نگارش یازدهم درس دوم با موضوع پاییز

نگارش یازدهم درس دوم - نگارش - نگارش یازدهم - نوشتن انشا - انشا - انشا چه بنویسم - انشاء - انشای آماده - انشا نویسی - نمونه انشاء

سلام ماهرو،
دارد پاییز میرسد.کاش تو برگ صنوبری تنها بودی که در راه خانه جلویِ پایم می افتد.
و کاش من عابرِ خسته ای نبودم و تو را برمیداشتم و در جیب کوچک پیراهنم میگذاشتم.

این سرزمین بی تو هر روزش شب است و هر فصلش پاییز؛اینجا عید که میشود هنوز آبان است،
بعد رفتنت همه چیز فرق کرده است،من دیگر زیرِ لب نمیخوانم:باغِ بی برگیً؛
خنده اش خونیست اشک امیز
پادشاهِ فصل ها پاییز.
دیگر مدت هاست با انگشتانِ بیگناهم خونِ انار ها را نمیریزم هسته ی پرتقال ها را جدا نمیکنم.
دیگر گونی گونی دلتنگی نارنجی را با جارو از تهِ حیاط جمع نمیکنم که بندازمشان در انباری.
ماهرو_
مامان میگوید:باران رحمت است،میگوید وقتی میبارد انگار از هر قطره اش برکت نازل می‌شود.
من فکر میکنم باران،خیسی رخت های فرشتگان است که از بند رختِ آسمان اویزان شده اند.
میدانی ،دیگر وقتش است درختان پر شکوفه بادام را فراموش کنی و خود را به فصلی بسپاری که باران ببارد انار که هیچ،سنگ هم اگر باشی دلت ترک می‌خورد.

شب هایِ بلند پاییز در راه است و ما چقدر دلتنگ گرمایِ بخاری هاییم.
چقدر قلبمان محتاجِ کاسه های رنگی و دانه دانه کردنِ انار هاست.
چقدر دلمان لک زده برایِ دست نوازش گر باد بر سرِ گیسوانِ درختان.
چقدر دلتنگ پاییزیم.
خِش خِش صدایِ پای خزان است یک نفر؛
در را به رویِ حضرت پاییز وا کند...

🍁🍂🍁🍂🍁🍂
نویسنده: فروغ دارایی،
یازدهم تجربی
دبیر: خانم لیلا ملکی،
دبیرستان شاهد دهلران