موضوع انشا: دیدن مورچه ای که باری را می کشد
حوصله ام سر رفته بود نمی دانستم که چکار کنم تا اینکه یاد بازی منچ افتادم ،بااین که بازی منچ دونفره است ولی من برای اطلاف وقت خود به حیاط رفتم و منچ بازی کردم.
خودم هم کم کم داشتم از این کار خسته می شدم که ناگهان تاسی که انداختم برکف حیاط افتاد وگم شد ،از جای خود برخاستم تاتاس را پیداکنم که چشمم به بارگرانی افتاد که مورچه ای داشت آن رابر دوش می کشید وبه خانه اش می برد.ازخلقت خداوند تعجب کردم که مورچه ی به آن کوچکی می تواند باری به آن بزرگی وسنگینی رابه دوش بکشد.
موچه رادنبال کردم تا خانه اش را دیدم ،چند قدمی دور تر نبود،البته بایدبگویم که چند قدم برای من بود ولی فکرکنم که مورچه چند هزار قدم را پشت سر گذاشت تا به خانه اش برسد، ای کاش فقط چندهزار قدم می شد،حیف نبودی که ببینی درطی این مسیر چند بار برزمین افتادولی دست ازتلاش و کوشش نکشید وباآن پشتکاری که داشت توانست به مقصد ومقصود خودبرسد. من هنوز در تعجب ام که مورچه ی به آن کوچکی پشتکار واراده ی به آن بزرگی دارد.
بنابراین باید از خلقت ایزد دانا وتوانا یی که چنین موجودی را با چنین اراده ده ای آفریده است متحیر شویم ومورچه را سر مشقی برای خود قرار دهیم و دست از تلاش و کوشش نکشیم.
انشاهاعالی هستن،اما به نظرم باید ازشون الهام گرفت و خود خودشون رو نباید نوشت✌
به درد من که خورد حوصله انشا نداشتم اومدم اینجا خوب نبود ولی خوبه ممنون 💖💖
سلامـــ.... من معلمم همه ی این انشا ها رو میخواند و اگر رونویسی کرده باشیم.. به ما.. 0. .. میده ... ولی اگر به اون اضافه کنیم... انشا رو قبول مبکنه... و این انشا.. افتضاح نه میتونم چیزی از اون کم کنم یا اضافه... خیلی بددددد
انشاء به نسبت خوبی بود؛ امّا با رعایت اصول انشا نویسی کمی متفاوت بود؛ زیرا یک بند در تنه کم بود، امّا از لحاظ محتوا عالی بود. اگر نظر مرا بپرسید، به دلیل اینکه یک بند کمتر بود؛ نمره هجده را به این انشاء می دهم.
خوب بود ممنونم ولی بچه ها این انشا رو بخنین و ازش الهام بگیرین چون اینجوری اگه معلم شما هم مثه معلم من باشه کل این سایتا رو زیرو رو میکنه و اونموقع یه صفر کله گنده بهتون میده:)