موضوع انشا: در تنهایی خود به چه چیز هایی می اندیشید؟
من در تنهاییم به درخشندگی زیبایی های زندگیم می اندیشم.به زیبایی هایی و نعمت هایی که شاید گاهی به سادگی از کنارشان عبور می کنیم.
به دو فرشته بی بالی که از زمانی که چشم گشودم بالی شدند به سوی پرواز به چیزهایی که دوست دارم.[enshay.blog.ir]
به بهاری که عطر شکوفه هایش و صدای گنجشک هایش به من می فهماند که درختان و طبیعت بیدار شدند و زندگی در جریان است.
به تابستانی که گرمی هوایش مرا به یاد شیرمردانی می اندازد که مردانه در عرق ریزان جنوب جنگیدند تا امروز را به من هدیه بدهند.
به پاییزی که صدای خردشدن برگهای خشک شده زیر پاهایم به من می گوید شاید غرور طلا شدن برگها امروز آنها را به زیر پا انداخت.
و زمستانی که سردی برف هایش مرا به آغوش گرم کحودکیم بر میگرداند.[enshay.blog.ir]
آری به تمام داشته هایم فکر میکنم،به داشته هایی که اگر ثانیه ای و لحظه ای از دستشان بدهم تا همیشه در حسرتم.به چشمانی که دیدن طلوع خورشید و رنگ دریا را به آنها مدیونم.[enshay.blog.ir]
به دستانی که می توانم با آنها بنویسم و نرمی دستان مهربان پدر و مادرم را لمس کنم و به یادهایی که با آنها دنیا رو بگردم و هزاران داشته های دیگر...
پس کاش بیشتر دارایی هایمان را بشماریم تا بدانیم چقدر ثروتمندیم که بدانیم اگر داشته هایمان را بگیرند تا کجا حاضریم قانع شویم.