موضوع انشا: توصیف کویر

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

ای کویر، ای طبیعت بکر و دست نخورده، ای طبیعت تنها و عریان، ای ابریشم سوخته ی طبیعت ،ای صحرای بورو بردبار به گوش باش و به هوش

از من خواسته اند که شب های بی مانند و روزهای سخت تو را توصیف کنم.

تو ای آیینه ی شکیبایی خلقت، تو گل های لطیف و نازک اندام را نمی شناسی و نمی خواهی بشناسی چه آن ها را نه در حد خود می دانی! نازکی و لطافت گل با روح و طبیعت تو سازگاری ندارد.شب هایی تو ترانه ی سکوت را می سرایند.سکوت و آرامش را برای انسان به ارمغان می آورد.موسم شب های مهتابی، ماه پرده ی شوم شب را از رخسار تو بر می افکند و رویت را نورانی می کند.ستارگان با شادی و سرور وصف ناشدنی بر تو لبخند می زنند و به یمن دیدن روی زیبای تو به پای کوبی و شادمانی می پردازند.نسیم نیز به آرامی تن لطیف و روان تو را نوازش می کند و با تو نجوا می کند.

نسیم به آهستگی ذرات جسم تو را به جنبش در می آورد.ذرات هستی تو به نرمی روی تن هم می غلتند و به بازی گوشی می پردازند.وزش شبانه ی نسیم در کویر ،زیباترین ترنّم خلقت است.ترانه ی زیبا و گوش نواز نسیم کویری ما را خودشناسی و خداشناسی فرا می خواند.

که می گوید که کویر زیبا نیست؟زیبایی کویر یعنی روان بودن شن ها یعنی تپه های شنی.یعنی دشت یک دست صاف و هموار.تو ناپیدا کران و نامحدودی. روزه ای آفتابی ،انوار تند و سوزان خورشید سرو روی تو را می سوزاند.امّا این سوزاندن تو را استوار تر می گرداند.خورشد باید این گونه تو را نوازش کند.اگر خوشید کویر مانند خورشید دامنه های خنک کوه باشد دیگر کویر،کویر نیست.باید تن تو سوزانده شود تا تو اسوه ی صبوری گردی.خورشید باید این گونه به تو بتابد تا همواری و زیبایی تو محفوظ بمماند.تصّور این که در دل کویر ایستاده باشم چه در روز و چه در شب مرا دگرگون می نمماید.خوشحالی وصف ناپذیر به من دست می دهد و در پوست خود نمی گنجم.

چه خوش و فرح افزاست که آهسته هسته راه دامان طبیعت و کویر را پیش گیریم.ای مخلوق صبور و بردبار!روزی به سوی تو خواهم آمد.

دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir