نمونه انشاء با موضوعات مختلف

زنگ انشاء، نوشتن انشا، انشای آماده، موضوع انشا، نمونه انشا

  

تبلیغات

۳۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگارش» ثبت شده است

انشا با موضوع پنجره

انشا با موضوع پنجره

انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

اکنون اگر بگویم پنجره به یا رهایی
می افتی، به یاد پیوند.اما من به ان فاصله میگویم !
شاید در دل بخندی، شاید تعجب کنی،
شاید هم بی تفاوت در دل دیوانه ای نثارم
کنی ؛اما پنجره فاصله است،و انقدر پنهان
است انقدر اب زیرکاه است که هر چشمی
نمیبیند!
تا درختان فاصله ای نیست!
تا جیک جیک روح نواز گنجشکان راه دوری
نیست!
چه فاصله ایست میان صدای زوزه مانند
باد پاییزی؟!
حتی با صدای افتادن برگ از درخت
فاصله ای نداریم!
اما چرا نه میبینمش، نه میشنویمش؟!
کدام سد پنهان بیتمان است؟!
حالا دیدی؟!من هم دیوانه نیستم!فقط
کمی ،کمی سعی کردم بیشتر ببینم این روح دمیده در طبیعت توسط خدا را!
پس همین حالا باز کن این پنجره را...
بشکن این سد را...
و تمام کن این فاصله را!
نگذار مثل شاعر دلمرده شوی که بگویی
"پشت این پنجره ها دل میگیره..."
🌿🌿🌿🌿🌿
سارا امینی ، سال دهم تجربی
تهران، منطقه ۲

  • ۰ نظر
    • انشاء

    انشا با موضوع توصیف مراسم برداشت محصول خرمای منطقه زرین دشت

    انشا با موضوع توصیف مراسم برداشت محصول خرمای منطقه زرین دشت

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    بارش فکری :
    ◀️(نخل، صبوری،سایه سار، اواخرشهریور،کوههای زاگرس،جنوب ایران، خوشحالی باغداران، برکت، شادی، خنده ،رطب،طلوع آفتاب، زنان کارگر، اهل محله، صبح زود ،خوشه های نخل،دورهمی همسایه ها، بقچهٔ بزرگ، بسته بندی و...)

    واژه های مرتبط با زمان و مکان:

    ◀️اواخرشهریور، صبح زود، غروب ،جنوب ایران،کوههای زاگرس، باغهای نخل، شهرستان زرین دشت

    فضای نوشته:
    ◀️سایه نخل، نوشیدن چای، دورهمی همسایه ها، خوشحالی باغداران،برکت

    جزئیات:
    ◀️ بسته های خرما، بقچه ی بزرگ، بریدن خوشه ها، فروش محصول

  • ۰ نظر
    • انشاء

    انشا با موضوع با تکیه بر شخصیت پردازی یکی از آشنایان و نزدیکان خود را توصیف کنید

    انشا با موضوع با تکیه بر شخصیت پردازی یکی از آشنایان و نزدیکان خود را توصیف کنید

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    مقدمه :
    دیدگانم را برای یک لحظه می بندم وخاطرات دوران کودکی ام،دوران طلایی زندگی ام، را بار دگر مرور می کنم؛ گاهی حس می کنم بعضی از انسان ها آن قدر بزرگند که دنیای به این بزرگی وعظمت، ظرفیت روح بلند آن ها را ندارد وباید بروند...واین آرامم می کند.

    توصیف ظاهر :
    مردی بود با چشمان مشکی درشت از ظاهرش میشد پاکی درونش را به وضوح دید، قدی به بلندای سرو و هیکل پُری داشت ،موهای صاف،مشکی وزیبایش بر روی صورت گرد ونورانیش خودنمایی می کرد،چهارشانه بود وباهیبت. جاذبه ی عجیبی و قیافه نمکین وتودل برویی داشت.

    توصیف رفتار :
    آرام و شیرین حرف می زد وقتی لب به سخن می گشود غرق تماشایش می شدی و دوست داشتی زمان متوقف شود فقط او حرف بزند و تو سرتاپا گوش باشی . بسیار مهمان دوست بود و بخشندگی او غیرقابل وصف ودریا دل بودنش زبانزد آشنایان بود بسیار مهربان ورئوف بود مخصوصا با کودکان.

    بند جمع بندی :
    آری او یک مرد واقعی بود؛آن مرد دوست داشتنی دایی ام بود که درراه عشق به وطن،جان نثار کردوبه درجه رفیع شهادت رسید، مردی که به من درس زندگی آموخت وهرگز فراموشش نمی کنم واین را خوب می دانم که «شهیدان زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می گیرند».

    مریم بهوندی
    دبیرادبیات شهرستان رامهرمز

  • ۰ نظر
    • انشاء

    انشا با موضوع زمین

    انشا با موضوع زمین

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    خوشا زمین و وضع بی مثالش خداوندا نگه دار از زوالش

    زمین ، سیاره رنگی رنگی وزیبایی که همه ما درآن زندگی میکنیم وپر از شگفتی های زیباست .

    🌍زمین ما از همه نظر بهترین سیاره منظومه شمسی است .مثلا اگر زمین به جای عطارد بود تا الان همه ی ما جزغاله شده بودیم. وهیچ اثری ازمون نبود .یا اگر آب 💦💧نداشت هیچ کداممان در قید حیات نبودیم وبه ملکوت اعلی پیوسته بودیم .
    🌍 زمین تنها سیاره ای است که تمام رنگ ها در آن وجود دارد مانند آسمان آبی ،اقیانوس ها ودریا های لاجوردی 🌊🌊،کوه های قهوه ای یا مایل به قرمز 🌋🏔🗻،جنگل ها وگیاهان سبز رنگ،گل ها ، و ماهی های رنگارنگ .

    البته زمین بدی هایی هم دارد 👹که جان ما انسان هارا به خطر می اندازد . مانند همین زلزله که هزاران انسان را از بین برده وزیر آوار دفن کرده است . یا سیل که هزاران انسان را از بین برده و خیلی ها هم خانه و زندگیشان نابود شده است .

    درسته زمین درحق ما بدی هایی هم می کند ولی ما آدم ها کلهم داریم با کارهایمان نابودش میکنیم که مسلما وقتی زمین نابود شود 🌍خودمان هم نابود میشویم

    زمین بیچاره با کارهای ما به آلودگی هوا دچار شده است .
    ماشاید بتوانیم حالش را بهتر کنیم ولی باز هم حالش مثل اول نخواهد شد.

    اگر ما انسان ها دست به دست هم دهیم 👬👬👬میتوانیم سیاره زیبای خود را از خطر نابود شدن نجات دهیم و آینده ای بهتر برای خودمان و فرزندانمان 👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧‍👧فراهم کنیم .😊

    گوی آبی درخشان ، زمین 🌏

    آب هایت تمام شد!

    هوایت تمام شد!

    خاکت فرو نشست

    بر روی تو جنگ کردیم

    آرامشت را به هم زدیم

    ماتورا نابود کردیم

    ولی تو باز هم محبت کردی ❤️
    🌿🌿🌿

    نوشته: نازنین دیانت، مارال نوروز زاده
    دبیرستان امین لاری ، ناحیه یک شیراز
    دبیر:مرضیه دارنگ

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش بازدهم انشا با موضوع بهترین رخداد زندگی من

    نگارش بازدهم انشا با موضوع بهترین رخداد زندگی من

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    نوشتن از تو، که محرم دل بودی در ماهی که محرم می خواننش، آسان نیست. این ماه نوشتن را بر نمی تابد. باید دل سپرد به آوای سوزناکی که از هر گوشه و برزن می آید. باید سر بر گربیان برد و اشک ریخت. اما نه! چرا چنین در حزن بگذارانم؟ گاه می اندیشم حضور تو و نه رفتنت، بزرگترین رخداد در زندگی من بود. زیستن من مملو است از خاطرات و کلام تو است، تو که محرم دل بودی. من تو را شناختم، تو مرا شناختی. ما باهم تجربه کردیم، آموختیم، خندیدیم و جنگیدیم. این فتح قله های دوستی با تو، تا ابد جام پیروزی را به دستان من سپرده است. من قهرمانی در رفاقت را با تو تجربه کرده ام. تو در این لحظه، در حرکت این قلم، در ترکیب این کلمات حضور داری. جاری در لحظات من. زندگی را، کل هستی من را، معنای بخشیدی همسنگ بی بدیل ترین رخدادها‌. هرچند دست مرگ، نو شدن دوستی ما را از ما گرفت، اما من در هر ثانیه به جای تو تجربه می کنم، عشق می ورزم و زندگی می کنم.

    نوشته : امل گندم کال ، کرج

  • ۱ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم انشا با موضوع مقایسه انسان با شطرنج

    نگارش دهم انشا با موضوع مقایسه انسان با شطرنج

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    گاهی وقت‌ها انسان ها مانند مهره های شطرنج در یک مسابقه می‌شوند!
    انسان های ضعیف همیشه وظیفه برداشتن گام‌های اول را دارند، هیچ وقت آدم ها گمان نمی‌کنند انسان های ضعیف و تازه وارد و
    کم ارزش روزی وزیری شوند که سرنوشت یک بازی را تغییر دهند برای همین همان انسانهایی که در نقش سربازند گاهی وارد مسیر مستقیم و هدفمندی می‌شوند که خلاف تصور همگان دنیایی را تغییر می‌دهد و باورش را برای بقیه ممکن می کند.
    در چیدمان مهره های شطرنج همیشه وزیر و شاه از هر سو از جانب سربازان و مهره های دیگر تحت حمایت اند مهره های قدرتمند مانند قلعه و اسب ،اما وزیر شدن یک قلعه و یا یک فیل غیر ممکن است در حالی که وزیر شدن یک سرباز با دور اندیشی بازیکن و هدفمندی آن حتماممکن خواهد بود و این یعنی یک سرباز که نقش دفاعی را دارد و اغلب بیهوده شمرده می‌شود می‌تواند نتیجه بازی را در تنگ ترین و بد ترین شرایط تغییر دهد.
    و انسانهایی که نقش شاه را در بازی سرنوشت دارند همیشه محدودند و فقط تماشا گرند و منتظرندموفقیت را با مهره های دیگر به دست ‌بیاورند گاهی شاه نقش یک رهبر را ایفا می‌کند
    و مسلم است یک جامعه بدون رهبر غیر ممکن می شود و هر مهره با سرپیچی از دستورات حتی اگر سرباز باشد می تواند نتیجه بازی را تغییر دهد.
    همیشه در یک بازی آن مهره هایی
    برنده میشوند که بیشترین اتحاد و هماهنگی را دارند مهره هایی که پراکنده و هر کدام از گوشه زمین حمله میکنند در همان قدم های اول شکست می خورند و برخلاف تصور که می خواهند در یک حرکت خود را پیروز میدان کنند با شکستی جبران‌ناپذیر مواجه می‌شوند و این حکایت همان انسان‌هایی است ‌که
    در تلاشند همه کارها را یک روزه به پایان برسانند و هیچ وقت هم موفق نمی شوند.

    نوشته : ارمغان برکت
    استان بوشهر ،
    دبیر : خانم فرهی

  • ۱ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم انشا با موضوع مقایسه پنجره با تلویزیون

    نگارش دهم انشا با موضوع مقایسه پنجره با تلویزیون

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    هر دو دری جدید را به روی تو باز ، و تو را به عمیق ترین نقطه‌ی ذهنت ، برای اندکی اندیشه ، درباره‌ی وقایع روزانه‌ات دعوت میکنند.
    یکی برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای ندارد و هر آنچه از دل و دیدگانش بر می‌آید ، در اختیار تو میگذارد تا قضاوت کنی ؛ ولی دیگری ، جدول و زمانی و موضوعات طبقه‌بندی شده دارد و ، هر آنچه که باید را از مقدمه تا نتیجه تعیین کرده است که مبادا ذهن تو از بازیِ او منحرف شود .
    یکی گاهی برای تو ، از آن زن گوژپشت زنبیل به دست خانه‌ی رو‌به‌رویی میگوید ، ویکی از شخصی در آن سوی مرزها.
    یکی بی هیچ چشم‌داشتی ، تو را به دیدن مسابقات جام محله‌ای می‌برد و یکی هم ، به شرط وجود شرایط ، به جایگاه هواداران تیم بارسلونا .
    یکی خود را برای تو میسوزاند و خیس میکند ، و دیگری گاهی تو را به زحمت بازسازی خود می‌اندازد .
    یکی مرهم تنهایی های تو میشود ُ ، چشمانش را به چشمان پر از حرفت میدوزد و، بی آنکه بدانی غم هایت را می‌شویَد و میبرد .
    یکی آنقدر ساده و پنهان به تو خدمت میکند ، که نادیده گرفته میشود و دیگری ، آنقدر تجملی خود را به نمایش میگذارد ، که تو همه چیز را فراموش میکنی و برده‌ی او می شوی.

    نوشته : ملیکا خواجه
    دبیر : خانم فرهی
    دبیرستان حدیث ، بوشهر

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم انشا با موضوع مقایسه لباس و انسان

    نگارش دهم انشا با موضوع مقایسه لباس و انسان

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    انسان ها آفریده های خداوند هستند . همان هایی که خداوند اشرف مخلوقات قرارشان داده است . اما انسان ها با هم فرق میکنند ؛ مانند لباس هایمان ........بعضی از لباس ها مخصوص کار هستند؛ همانند بعضی از آدمها که فقط برای کار به آنها نیاز داری.......بعضی از لباس ها جنس های بدی دارند و تن را اذیت میکنند؛مانند بعضی از انسانها که خلق و خوی خوبی ندارند......بعضی از لباسها مجلسی هستند و زرق و برق زیادی دارند ؛همانند بعضی از انسانها که دانایی زیادی دارند و دوست داری همیشه هم نشین آنها باشی.........بعضی از لباس ها ضد آب هستند و بعضی ها هم همین که آب را به خود میبینند خراب میشوند ؛مانند بعضی انسان ها که اراده ای قوی دارند و نمیگذارند کسی آنها را مصرف کند اما بعضی دیگر همین که حرفی را میشنوند دست از تلاش برمیدارند و کار را متوقف میکنند ........بعضی از لباس ها رنگ های زیبایی دارند و بعضی هم رنگ های ناخوشایند؛همانند بعضی از آدمها که همیشه شاد هستند و بعضی ها که فقط موج منفی و انرژی منفی دارند...........و اما بعضی از لباسها ناگهان کهنه میشوند،ناگهان از بین میروند و دیگر استفاده ای ندارند،ناگهان میروند لای پارچه هایی که از آنها برای تمیز کردن خانه به کار میبرند؛همانند آدم ها که ناگهان پیر میشوند ،ناگهان خود را در خانه سالمندان میبینند و ناگهان...

    نویسنده:رضوان نورخواه دبیر:سرکار خانم تهمتن دبیرستان پروین اعتصامی
    استان بوشهر شهرستان جم

  • ۰ نظر
    • انشاء

    انشا با موضوع آسمان نگران

    انشا با موضوع آسمان نگران

    به نام خدا

    بادی که در اطراف من می پیچد و مرا از یک مکان به جای دیگری می برد خنکم میکند، ذهنم را از تفکراتی که من را آزرده می کند میشوید و آرامشی نسبی به من می دهد.
    درست است که من بالاتر هستم، قبول که من بزرگ تر هستم، اما وقتی که از این بالا میبینم که انسان های کوچک در گیر مشکلاتشان هستند و برخی به خاطر دغدغه هایشان ناراحت می شوند ومن فقط نظاره گره آنها هستم، خوشحال نیستم و میخواهم چشم هایم را بر همه چیز ببندم.
    انسان ها وقتی که ناراحت می شوند گریه میکنند و دیگران هم از گریه ی آنها ناراحت می شوند . پس من چه کنم که ناراحتی همه ی آنها را میبینم و دلم پر می شود و فقط می توانم این دل پر قصه ام را با باریدن خالی کنم، می بارم تا هم انسان ها خوشحال شوند و هم این دل من از ناراحتی ها خالی شود.
    همه ی انسان ها از گریه کردن یکدیگر ناراحت می شوند، اما از گریه های من که بخاطر آنها اشک میریزم و میبارم خوشحال هستند و با گریه های من خاطره هایی زیبا می سازند و از نعمت هایی که خداوند به آنها داده است استفاده می کنند.

    نوینسده: هانیه بزم آرا
    دبیر: خانم بنفشه فیضی
    دبیرستان عطار شهرستان قوچان

  • ۳ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم تضاد مفاهیم با موضوع شب و روز

    نگارش دهم تضاد مفاهیم با موضوع شب و روز

    🌍کره زمین تقریباً گرد است و در اثر چرخش زمین نیمی از کره زمین در روشنایی فرو می‌رود که به آن روزمی گویند و نصف دیگر در تاریکی که به آن اصطلاحاً شب گفته می شود.
    ☀️با طلوع خورشید طلایی روز آغاز می شود و تاریکی و شب رخت می بندد و برای چند ساعتی ما را ترک میکند.
    🌕روز یعنی روشنایی یعنی درخشش و تابیدن هر آنچه که روی زمین است و رنگ و جلای دیگری می گیرد. آب ها زلال تر دیده می شوند و آسمان تیره و تار،روشن و بی رنگ می شود و ابرهای سفید در آن موج می گیرند و همراه باد از این سمت به آن سمت می‌روند.
    🌁 در روز مردم به کار و تلاش می پردازند و به دنبال روزی حلال می روند اما در شب همگی به استراحت و خواب می‌پردازند تا که دوباره ما از آسمان برود و شب پرده بردارد و روز دوباره با همه روشنایی اش به آسمان سلام بگوید و باری دیگر زندگی جریان یابد و مردم از خواب بیدار شود و به زندگی و روال آن بازگردند.
    🏕️عده‌ای به دنبال درس می‌رود و عده ای به سر کار و عده ای دیگر می خوابند زیرا که تمام طول شب را بیدار بوده اند و کار کرده اند.
    🌗 شب و روز دو دنیای متفاوتند،یکی تاریک و دیگری روشن،یکی در اوج آرامش و دیگری در اوج شلوغی و هرج و مرج،یکی در اوج خواب و بی خبری و دیگری در عالم بیداری و هوشیاری.
    دو پدیده به همراه تضادها و زیبایی هایش که دنیا را ساخته و به آن رنگ و زیبایی بخشیده زیرا اگر این طور نبود دنیا در مسیر یکنواخت پیش می‌رفت و هیچ لذت و هیجانی نداشت و دنیا پر میشد از روزمرگی و کسلی.

    نویسنده:مبینا صلاحی
    پایه دهم تجربی،دبیرستان عطار
    دبیر: سرکارخانم فیضی
    شهرستان قوچان

  • ۰ نظر
    • انشاء