نمونه انشاء با موضوعات مختلف

زنگ انشاء، نوشتن انشا، انشای آماده، موضوع انشا، نمونه انشا

  

تبلیغات

۷۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انشا چه بنویسم» ثبت شده است

روش تدریس نگارش دهم درس سوم

روش تدریس نگارش دهم  درس سوم

بخش 1

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

نوشته های عینی:

این درس به چگونگی نگارش نوشته های عینی (دیداری و حسی )با بهره گیری از حواس پنج گانه می پردازد.
دراین درس آموزش مراحل نوشته های عینی به شرح زیر آمده است:

  1. پرسش سازی
  2. شناسایی و جدا کردن پرسش های عینی
  3. گزینش و سازماندهی پرسش ها

اهداف درس سوم:

  • تقویت توانایی به کارگیری حواس پنج گانه در نوشته های عینی .
  • آشنایی بیشتر در بهره گیری از حواس پنج گانه .
  • آشنایی با مفهوم نوشته های محسوس ،دیداری وواقعی.
  • تقویت تونایی بهره گیری از پرسش و پاسخ های عینی در نوشتن موضوعات عینی.
  • تقویت سامان دهی پرسش های عینی از ذهنی.
  • ایجاد نگرش مثبت به طرح پرسش کلی وجزیی در سامان دهی پرسش ها به منظور تولید یک نوشته عینی.

مراحل پرسش سازی
روش های گوناگونی برای پرسش سازی وجود دارد .یکی از این روش ها به شرح زیر است:
1- در مرحله اول می توان برای پرسش سازی از قیدهای پرسشی بهره گرفت سپس بر اساس آن ها پرسش سازی کرد.
مثال:
چه؟ چرا؟چگونه؟ آیا؟ کی؟ کجا ؟چه وقت؟ چیست؟

2- مرحله دوم:
شناسایی وجدا کردن پرسش های عینی از ذهنی
پرسش هایی که پاسخ شان بر اساس حواس پنج گانه صورت می گیرد، عینی و پرسش هایی که با ذهن وخیال پاسخ داده شود، ذهنی هستند.

3- مرحله سوم:
جدا سازی پرسش های عینی جذاب و مهم از سایر پرسش های عینی کم اهمیت است. در این صفحه پرسش های کمی مطرح شده، اما دانش آموزان می توانند پرسش های بیشتری مطرح کنند تا راحتتر عینی و ذهنی و سپس مهم ها را تفکیک کنند.

4- مرحله چهارم:
حرکت از کل به جز است .در این مرحله ابتدا پرسش های عینی که کلی هستند بر اساس ارتباط مفاهیم شان بهم سازماندهی و طبقه بندی می کنیم. و بعد ازآن پاسخ سازی وتولید متن شروع می شود .

دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

بخش 2

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

موضوع: قالی

مرحله اول: پرسش سازی

  • چرا مردم ایران خانه های خود را با قالی تزیین می کنند؟
  • نخ های قالی چگونه رنگ آمیزی می شوند؟
  • آیا قالی ها هم می توانند پرواز کنند؟
  • چرا قالی باف ها از نقشه استفاده می کنند ؟
  • آیا می توان تصاویر قالی شکارگاه را به صورت داستان نوشت؟
  • قالی چیست ؟
  • چگونه می توان احساس بافنده قالی را درک کر ؟
  • بزرگ ترین آرزوی قالی ها چیست؟
  • نقشه های متنوع قالی ایرانی نشانگر چیست؟
  • مهد قالی جهان کجاست؟
  • عبارت هر کس قالی زندگی خود را می بافد ، یعنی چه؟
  • قالی بافی چه تاثیری بر اقتصاد خانواده ها دارد ؟

مرحله دوم :
جداسازی پرسش های عینی و ذهنی:

  • نخ های قالی چگونه رنگ آمیزی می شوند؟
  • چرا قالی باف ها از نقشه استفاده می کنند ؟
  • قالی چیست؟
  • مهد قالی جهان کجاست؟
  • قالی بافی چه تاثیری بر اقتصاد خانواده ها دار د؟

بقیه پرسش ها ذهنی هستند.

مرحله سوم:
با پاسخ به این پرسش ها طرح اولیه متن شکل می گیرد.
سپس پاسخ ها را سازماندهی می کنیم.

نویسنده: حسین طریقت

دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

روش تدریس نگارش دوزازدهم درس سوم

دانش آموزان گروه بندی مى کنیم. در هر گروه ۴ نفر عضو باشند. به هر نفر یک شماره اختصاص می دهیم. 

حال یک موضوع انتخاب می کنیم.
مثلا «ماه»

گام اول: نوشتن انفرادی،۱۰ دقیقه 
هر دانش آموز به شکل انفرادی یک بند در مورد ماه بنویسد. به هر دانش آموز آرایه ای اختصاص دهیم. شماره ۱ با استفاده از تشبیه، شماره ۲ با استفاده از تشخیص دانش آموز شماره ۳ با استفاده از کنایه و ضرب المثل، دانش آموز شماره ۴ با استفاده از آرایه تضاد، تناسب و پارادوکس.

گام دوم: ترکیب بندها و منسجم کردن متن، ۱۵ دقیقه 
دانش آموزان بند نوشته خود را در گروه و برای دیگر اعضا می خوانند. یکی از اعضا گروه مسولیت مرتب کردن بندها را به عهده می گیرد. با کمک دیگر اعضا بندها را به هم متصل می کند و انسجام بین بنده ها را برقرار می کند تا متن شکل بگیرد.

گام سوم: خوانش در کلاس 
هر گروه متن خود را در کلاس می خواند. گروه های دیگر آرایه های به کار رفته در متن تشخیص می دهند و در مورد آن ها نظر می دهند.

گام چهارم: تدریس ۱۵ دقیقه 
دبیر تدریس درس را آغاز می کند. 
تعریف قطعه ادبی تفاوت و تشابه آن با نثر ادبی (درس دوم) بهز گپ می کند. در ادامه چند قطعه ادبی از نویسندگان مطرح را بخواند. 
قطعه ادبی قالب نوشتاری است که هدف نویسنده آن زیبایی آفرینی و تاثیر گذاشتن بر مخاطب است.

ویژگى های قطعه ادبی:

  • الف) نگاه نو به موضوع
  • ب) استفاده از آرایه ها

آرایه های ادبی نقش مهمی در نوشتن یک قطعه ادبی دارد. 
کاربرد آرایه ها باید به جا و در خدمت متن باشد. آرایه های ادبی مانند چاشنی و نمکی است که به غذا اضافه می شود اگر مقدار آن کم و زیاد شود غذا خراب می شود. ردیف کردن آرایه ها پشت سرهم مخاطب دلزده می کند. 
در قطعه ادبی جملات روزمره و خودمانی جایی ندارد. 
نگوییم: او مرد.

آفتاب عمرش غروب کرد. 
دارفانی را وداع گفت. 
غزل خداحافظی را سر داد. 
و....

گام انتخاب موضوع: 
دبیر موضوع ها را دسته بندی می کند و بر روی تابلو می نویسد.

دسته طبیعت: ماه، ابر، رنگین کمان، باران، غروب،

دسته موضوع های ذهنی: مهربانی، عشق، حسادت، کینه، مرگ، لبخند، گریه و . . .

دسته اشیا: 
چراغ خواب،. پنجره کلاس، تخته کلاس، نیمکت پارک، لباس فرم مدرسه، توپ فوتبال، دفتر انشا و . . .

پدیده های اجتماعی: 
کنکور، امتحان نهایی، جنگ، تحریم، تورم، بیکاری، فضای مجازی و . . .

دسته مناسبت ها: 
نوروز، عاشورا، اربعین، انتظارامام زمان، مبعث پیامبر، ماه رمضان، و. . . 
دانش آموزان یک موضوع انتخاب کنند و در مورد آن متنی در حد یک صفحه بنویسند.

با احترام - حسین طریقت

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم - درس دوم - نوشته ذهنى با موضوع زمستان

    نگارش دهم - درس دوم - نوشته ذهنى

    موضوع زمستان

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    نوادگان ملکه یخى
    زمین دوباره لباس سفید برتن کرده است،گویا سالگرد ازدواجش با آسمان راجشن مى گیرد.
    ابرها این بار نه از روى بغض بلکه ازروى شادى غرش مى کنند ونوادگان برفى را درآغوش نسیم به رقص درمى آورند وبه دستان زمین مى سپارند.
    گنجشکان زمستانى با بوسه زدن بر گونه هاى شیشه اى قندیل ها موسیقى جشن را به کمک صداى دلنشین رود مى نوازند.
    نسیم ،درختان ساقدوش را براى رقص بلند مى کند وبوى دسته گل نرگس زمین رابه آسمان مى رساند.
    آسمان هربار بیشتروبیشتر شیفته ى زمین مى شودوبراى اثبات عشقش پارچه هاى بلورین فراوانى را با خود به ارمغان مى آورد وباهر بلور بوسه اى بر گونه ى زمین مى زند ودستانش را مى فشارد.
    این لباس عروس بى نظیر باگذشت هر ثانیه،هردقیقه وهرساعت پفش بیشتر مى شود وزمین مانند سیندرلا ازذوق داشتن این لباس با صداى بلند قهقهه مى زند. [enshay.blog.ir]
    پس از مدتى کوتاه ،فرزندان دماغ هویجى زمین به دنیا مى آیند. آسمان از خوشحالى فراوان باذوق وشوق مى گرید وشکوفه هاى اشکانش را بر روى زمین جارى مى کند ودراین سرماى زمستان رنگین کمانى در خود آشکار مى سازد و اخبار پدر شدنش رابه گوش همه ى سیاره مى رساند.
    آسمان آنقدر مى بارد وبه زمین جواهرات آینه اى هدیه مى دهد که همه جا به یک قصر یخى تبدیل مى شود ونوادگان ملکه یخى درآن با شور وشادى زندگى خود را ادامه مى دهند.
    سرانجام سال جدید فرا مى رسد وخاندان یخى آسمان به خواب مى روند و زمین لباس هاى رنگارنگى مى پوشد وبراى آسمان آبى رنگ بوسه اى از راه دور مى فرستد.

    نویسنده: مهشید امینى

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم - درس دوم - عینک ذهنی و نگاه طنز با موضوع خواب

    نگارش دهم - درس دوم - عینک ذهنی و نگاه طنز

    موضوع: خواب

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    خواب بسیار خوشمزه و شیرین است .ولی طمع ندارد؛بسیارسنگین است ولی وزن ندارد.واحد اندازه گیری خواب تعداد لگد مادر است،که باعث کبودی پا،سر،کمرودست می شود.چگالی خواب به تعداد بطری اب بستگی داردکه مادر عزیزمان ساعت شش صبح روی سرمان،خالی می کند.
    دشمن خونی خواب قهوه،چای و نسکافه است و دوستان صمیمی ان،بالشت،پتووتشک است،که همه نقش مهمی در دیدن کابوس و رویا دارند.برای از بین بردن وزن خواب از قهوه استفاده کنید.سعی کنید در ساعت مشخصی از خواب بیدارشوید؛اگرساعت مناسبی نخوابید از هلو،تبدیل به لولو می شوید.
    دیدن چهره اول صبح که شبیه دیوسپید است،اصلا خوشایند نیست و قطعا سکته قلبی و فلج شدن را برای بیننده در اثر دیدن چهره خواب الودشما،در ساعت شش صبح ،در پی خواهد داشت.

    نویسنده: الهه غانمی

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۱ نظر
    • انشاء

    نگارش دهم - درس دوم - موضوع انشا پدر

    نگارش دهم - درس دوم

    موضوع: پدر

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    کسانی در زندگی هستند که هیچوقت نمیتوانی جایشان را پر کنی ...
    مثل او ؛ همان مرد پر محبت که همه ی زندگی ات مانند دریا تورا در بر میگیرد و لحظه هایت را زیبا میکند .
    شده است برای دوست داشتن کسی احساس کم بیاوری !؟ برای گرمای دستانی که در کودکی بعد از برف بازی کودکانه ات دستان یخ زده ات را میگرفت و با بوسه هایش گرم میکرد آن لبخند عمیق که بعد از افتادن بر زمین سخت ، تورا دلگرم میکرد . و چه سخت است کور کردن این امید ...
    آغوشی گرم تر از آتش که بر عکس وقتی تورا میسوزاند که نبودش را حس کنی . نگاهی که برای یک عمر زندگی کافیست . مگر میشود بدون تو زندگی کرد تمام لبخند های جهان پیش لبخندت زانو میزدند و حال تو نمیخندی . غم هایت ... غم هایت نیز زیبا بودند برای من . آن چشم ها که به نقطه ای خیره شده اند نمیدانم کجاست آن نقطه . اینجا یا جهانی دیگر جهانی پر از رنگ . چه چیز انقدر تورا جذب خود کرده !؟ هر چه هست قطعا زیبا ترین چیز دنیاست...
    بهانه میگیرد دلم ... بهانه ای که میخواهد سینه ام را بشکافد و فرار کند به سمت تو و در همان حال از تپش بایستد . همین را میخواهم .بهانه ای برای مردن برای تو .
    تورا میخواهم ... قلبم را ... فکرم را ... لبخندت را ... دستان گرمت را ... امیدم را میخواهم ... همه ام را ...
    دوست داشتن یعنی همین مگر نه !؟ یعنی برای رفتن کسی از درون مردن .
    پس دوستت دارم ... سرمشق شعر های عاشقانه ام دوستت دارم ...
    سینه ام را میفشارم حالا نه نمیتوانی ... برای ایستادن زود است .
    تپشت برای اوست . تو حقی نداری . زندگی کن ... عاشق باش ... عاشق بمان ... حق تو فقط همین قدر است ... همین

    نویسنده: مریم رنجبر

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم - درس دوم - نثر ادبی با موضوع ادبیات در مطب

    نگارش دوازدهم - درس دوم - نثر ادبی

    موضوع: ادبیات در مطب

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    امشب آقای جاافتاده‌ای به مطب آمد. سلام کرد و نشست کنار دستم.
    گفتم:
    سلام؛ بفرمایید مشکلتون چیه؟
    گفت: بیابان را سراسر مه گرفته است.
    بی‌اختیار گفتم: چراغ قریه پنهان‌ست.
    گفت: موجی گرم در خون بیابان است.
    گفتم: نیما؟ گفت: نخیر، شاملو.
    نشوندمش پشت دستگاه و معاینه‌اش کردم. تا حالا هیچ‌کس دنیا رو از پشت آب مروارید یا کاتاراکت به این قشنگی واسه‌ام توصیف نکرده بود. خندیدم و پرسیدم: چند سالتونه؟
    اونم خندید و گفت:
    به پایان رسیدیم اما نکردیم آغاز.
    گفتم: فرو ریخت پرها، نکردیم پرواز!
    گفت: ببخشای ای روشن عشق بر ما ببخشای!
    گفتم: فریدون مشیری، [enshay.blog.ir]
    بلافاصله گفت: نخیر؛ شفیعی کدکنی!
    ضمنا هفتاد و شش سال دارم.
    یعنی تا به حال کسی گذر عمر را اینقدر قشنگ برای من توصیف نکرده بود.
    معاینات رو که انجام دادم، دوباره نشستم پشت میزم و اون هم کنار دستم نشست.
    پرسیدم: حالا می‌خواهید عمل کنید یا نه؟ گفت:
    آری آری زندگی زیباست.
    دوباره کمی شیطنت کردم و گفتم:
    زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست، گر بیفروزیش رقص شعله‌اش در هر کران پیداست.
    سرش رو تکان داد و گفت: ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست.
    گفتم: حمید مصدق؟
    گفت: خیر؛ سیاوش کسرایی.

    تا حالا هیچ‌وقت به این قشنگی به فردی نباخته بودم.

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم - درس دوم - نثر ادبی با موضوع معلم

    نگارش دوازدهم - درس دوم - نثر ادبی

    موضوع: معلم

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    معلم باید عاشق باشد، عشق به کار، عشق به شاگردان وعشق به آینده بهتری که دوشادوش دانش آموزان ازمسیرهای سخت وطولانی می توان گذر کرد ، من عاشق بچه هایم ؛ پاکی که درچهره ی آنهاست ؛ مرامجذوب خود میکنند، سالهاست که داوطلبانه در کنارنوگلان حاشیه شهر ،مشق الفبای دوستی وانسان خوب بودن راتمرین میکنم.حتی ازآنها هم بسیار یادگرفته ام.ولی گاهی زود دلم می شکند از آنانی که دراین مسیر، راه درست را نمی پیمایند،گاه احترامی را که شایسته فضلیت خودم است ندیده ام .من بادیدن یک شاگرد معلول هم آنقدر دلم می گیرد که بادیدن آنانی که بی آنکه خودشان را غرق دردنیای بچه ها کنندفقط دستی برآتش دارند ازدورنظارگر آنهایند. منتظرند، روزها وماهها بگذرد وبه نقطه ی پایان برسند.برای من نقطه پایان زمانی است که بدانم دیگر مفید نباشم.من متولد ماه مهرم ، به گونه ای روحم با شروع فصل علم ودانش درهم تنیده، من زاده ی پاییزم ، خزان برای من بوی برگهای میدهد که زیر پاهای استوار دانش آموزان ، ذره ذره خرد می گردنند. بهار من ، همان تبسم سرخی است که درگوشه ی لبهای آنها روییده است.آنجاست که به آنها می گویم : بهارسبز زندگی، مال شما.[enshay.blog.ir]

    نویسنده: خانم زینب وروایی

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش یازدهم - درس دوم موضوع زندگی

    نگارش یازدهم - درس دوم

    موضوع: زندگی

    (زندگی موسیقی گنجشک هاست . زندگی باغ تماشای خداست)

    زندگی به آدم ها خیلی چیز ها را می آموزد،زندگی یکنواخت و یکسان درس دادن را دوست ندارد . زندگی معلم بزرگی است ،زندگی می آموزد شتاب نکن ،زندگی می آموزد برای رسیدن به هدف باید چاله های خالی را پر کرد ،زندگی به من یاد داده برای داشتن ارامش و آسایش امروز را با خدا قدم بردارم و فردا را به او بسپارم زندگی زیباست .همچنین زندگی به من می آموزد ظاهر افراد ملاک خوبی برای.سنجش وقضاوت نیست .
    من همیشه خوشحالم میدانید چرا ؟
    برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظار ندارم ،زیرا انتظارات صدمه زننده هستن ،زندگی کوتاه است پس به زندگی عشق بورز و با زندگی ات زندگی کن ،خوشحال باش و لبخند بزن و فقط برای خودت زندگی کن و....
    قبل از اینکه صحبت کنی، گوش کن، قبل از اینکه حرف، بزنی فکر کن و قبل از اینکه دعا کنی،ببخش.
    زندگی این است ،زندگی کن و لذت ببر.
    مرا داستانی از زند گی به یاد است :به کوچه رسیدم که پیرمردی از آن خارج میشد به من گفت نرو که بن بسته!گوش نکردم و رفتم و زمانی که برگشتم و رسیدم به سر کوچه پیر شده بودم.
    درس زندگی گاهی سخت که درکش غیر ممکن و فهمش مشکل است. و خلاصه چقدر دیر میفهمیم که زندگی همین روزهای است که منتظر گذشتنش هستیم.

    نویسنده: عاطفه حیدری

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم - عینک نوشتن با موضوع عینک سبز

    نگارش دوازدهم - عینک نوشتن با موضوع عینک سبز

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    بسمه تعالی
    جالب میشود اگرهمه جا سبز باشد.مدرسه،دانش آموزان و آقای روحانی سبز در پوستر پرسش مهر!
    وای چه جالب و سبزانگیز است اگرخورشیدهم سبزباشد.آسمان و ابرهای سبز.
    قصد تمسخر نداریم؛اما چه تفاهمی معلم نگارش بامدرسه ما،از پشت عینک سبز دارد!اوهم مانتو شلواری همرنگ محیط پوشیده که با این عینک سبز،سبزتردیده می شود.
    پرچم ایران رمانتیک و خلاقانه است،به جای سه رنگ فقط از یک رنگ تشکیل شده است.گویی که خودش را همرنگ جماعت کرده است!
    انگار توی حیاط،یک سطل پر، رنگ سبز پاشیده اند.دانش آموزان با موهای چمنی و مانتو شلوار های بلند و گشاد سبز ،مانند لباس شخصیت فیونا در فیلم شرک!
    در اوج آن فکر و خیالات سبز چهارنفر عوامل خارجی وارد مدرسه شدند که در آن حال و احوال عرفانی و با آن عینک رنگی،فکر کردیم لاکپشت های نینجا هستند.لاکپشت هایی که نه لاک داشتند و نه نینجا بودند!
    داشتیم فکر میکردیم که اگر در همین زمان باران بباردقطرات آن نیز سبز دیده میشوند؟در این صورت آیا به قول معروف هوا دو نفره میشود؟وای درختان چه باکلاس شده اند!آنهاهم پیراهن و شلوارشان را ست کرده اند.
    گفتیم و گفتیم اما گاهی باید جور دیگری به زندگی نگاه کردو با لذت به دنیا خندید.نه از روی تمسخرو وقت گذراندن.بلکه برای شادی دل خودمان.مثل ما که امروز روز سبز خوبی را به پایان رساندیم.

    نویسندگان: زهرا توکلی، نرگس جمشیدی، زهراعلیدوستی، زهرا بهرامی

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم - نثر ادبی با موضوع پاییز

    نگارش دوازدهم - نثر ادبی با موضوع پاییز

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    پاییز
    سرد وگرم شدن هوا،عوض شدن پوشش طبیعت و از همه مهم تر باز گشایی مکتب علم همگی ندای امدن چیزی را به ما می دهد،آری حدستان درست است.
    اخم صورتم را می پوشاند تمام شدن خوشی های تابستانم یکطرف،مریض شدنم دراین فصل یکطرف دیگر.نمیدانم چگونه فروغ فرخزاد دلش میخاهد مانند پاییز باشد درشعری میگوید:(کاش چون پاییزبودم،کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم،برگ های ارزوهایم یکایک زرد می شد،افتاب دیدگانم سرد می شد،ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد،اشک هایم همچو باران دامنم را چنگ می زد،و...چه زیبا بود اگر پاییز بودم)باشروع این فصل شاعران‌همگی دست به قلم میشوند ،عکاسان دوربین به گردن میشوند،عاشقان جفت جفت راهی خیابان ها میشوند،اه چه فصل پر کاری است این پاییز.‌و اما به من چیزی به جز عطسه های مداوم و بد حالی چیز دیگری نمیرسد.این فصل شانس بامایار نیست.پاییز توصیف های زیادی دارد البته دیدگاه هرکس مشخص میکند که نظر مادرمورد این موضوع چیست؟ یکی مانند من فقط به جنبه ی منفی می رسد و دیگری مثل شاعران و نویسندگان همگی جان نثار پاییز هستن واز زیبایی بی کران او حرف می زنند.اگراز حق نگذریم بنده به شخصا عاشق میوهای پاییزی ام از انار دانه یاقوتی گرفته تا لیمو شیرین و نارنگی هایی که بویشان زودتر از خودشان می اید.می دانم اگر مریضی را فاکتور بگیرم حال و هوای پاییز را،رنگ زرد ونارنجی برگ هارا و حتی باز شدن کلاس درس را هم دوست دارم.نامردی است اگر کسی بگوید پاییز زیبانیست.بالا سری چیزی را بد خلق نمیکند پاییز هم مانند تمام نقاشی هایش بی نظیر و فوق العاده است ولی حیف ک این جلوه ی شکوهمند زود بارش را می بندد و راهی لانه اش می شود در اخر نوشته ام از قیصر امین پور بیتی را مینویسم (اگر سراپا زرد و پژمرده ایم،ولی دل به پاییز نسپرده ایم)چشم هایمان نظاره گره خلقت بعدی ینی زمستان است...

    نویسنده: میسا خیاط زاده

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

    پاییز

    بازهم پاییز، یک تابستان دیگر هم گذشت وبازهم در انتظار عریانی دوباره درختان کوچه پس کوچه دلمان. ثانیه هام انگار پاییزشان گرفته و امان از دلتنگی های ابدی.

    مکرراً امروز صبحگاه حوالی ساعت بیداری آفتاب با باز شدن گلبرگ های یاس بوی تند و تیز خاطرات در ذهنم پیچید. خاطره یک رز سرخ خاطره محبوبه شب خاطره شمعدانی گل صورتی و در بین آنها تصویری مبهم اما آشنا مثل یک دوست غریبه از یک گل خشک شده لای کتاب های یکی بود یکی نبود بچگیمان یا شاید هم هزارو یک شب عاشقیمان.
    باز هم تو! نیمه راه ترین رفیق جهان، گل ها رقص خاطرات را در ذهنم ب پا کردند! برگ های پاییزی اما ختم پیمان های شکسته شده را گرفتند. در بین این همه تضاد، گریه کنان ترین پیمان، پیمان تمام کردن هزارویک شب برای هم بود! شاید اگر شهرزاد میدانست نوشته هایش تبدیل ب دردناک ترین خاطرات یک لیلی میشود هرگز نوشتن نمی آموخت! و اما رقصان ترین گل، گل پژمرده شده ایست که به دید تو زیباییش مکمل زیبایی من بود.
    آرزوی من! خاطره سوخته ام، سالیانیست ک از آن روزگار نرم تر از رویایمان میگذرد و چشمانم پینه بستند به دری ک تو از آن رفتی و برنگشتی تا ناز های دخترانه ام را بکشی! هرچند مطمئنم بعد از گذشت این حجم انبوه از لحظات، هیچکس حتی تو قدیمی ترین درخت بهشت رویاهایم توانایی کشیدن آنهارا نداشته باشد.
    از آن دنیای رنگین کمانم هیچ چیز جز ابری تیره که پهنه آسمان دلم را گرفته و نمیبارد نمانده. میبینی دلبر جان، امروز بازهم تلخ ترین خاطرات بجامانده از تو اجازه دادند خورشید سوزان تر از هر روز و مهتاب ناعادلانه تر از هرشب از پیش چشمانی ک تو ب آنه میگفتی جهان برود!

    نویسنده: فاطمه مظفری

  • ۰ نظر
    • انشاء

    شعرگردانی نگارش دوازدهم

    شعرگردانی نگارش دوازدهم

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    شعر گردانی صفحه 103 کتاب:

    ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
    از این باد ار مدد خواهی،چراغ دل برافروزی

    نسیم باد بهاری، از جانب خداوند که آفریدگار زمین و تغییر دهنده‌ی فصل‌هاست به سوی ما می‌آید تا جهان را دوباره زنده و شاداب کند. هر کس از این نسیم جانبخش کمک بخواهد و پیام آن را درک کند، قلبش روشن و نورانی می‌شود و دانش زندگی را می‌آموزد.
    باد نوروزی به ما یادآور می‌شود که جهان و عمر ما گذرا است. لحظه ها می‌گذرند و همه چیز متحول می‌شود. به چشم بهم زدنی سال ها از پی هم می‌آیند و می روند. پس از هر سرما و سختی و خشکی زمستان، زمین دوباره زنده می‌شود و با شادابی و طراوت به ما نشان می‌دهد که زندگی و شادی چقدر ارزشمند است. پس باید از بهار بیاموزیم و روح‌مان را تازه کنیم. قدر فرصت ها را بدانیم و لحظه های خوش زندگی را از دست ندهیم. بیهوده غم دنیا را نخوریم و اسیر افسردگی و انجماد روحی نشویم. با امید به لطف بی نهایت پروردگار، در جهت سازندگی و نیکی و شادی گام برداریم و زندگی خود و دیگران را پر بار کنیم.
    خداوند با زنده کردن زمین و درختان در هر بهار، به انسان ها این پیام را می‌دهد که پس از هر سختی آسانی هست و پس از هر مرگ، زندگی دوباره. ما باید این پیام را درک کنیم و امیدوار و شاد باشیم. مومن حقیقی هرگز ناامید نیست و تن به تاریکی و ظلم نمی‌دهد بلکه چراغ دلش همیشه به نور امید خداوند، روشن است.
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    نویسنده: مائده اجاقوند
    دبیرستان فرزانگان ملایر
    دبیر: خانم لیلا پاک طینت

    ________________________________

    شعرگردانی نگارش دوازدهم

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    شعر گردانی (صفحه ۷۶)

    جای بسی تاسف است که در این روزگاربه ظاهر مدرن ، فانتزی و پر هیاهو اما غریب ، محبت و انسانیت به انزوا نشسته است.سایه شوم وتلخ ناامیدی فضای خانه دلهارا پر کرده است .به جای قطرات خالص،زلال و پاک آب از ابرها باران اسیدی وسمی می بارد. دیگر تنفسمان هم فیلتر شده است. قلبها از این همه تضاد و خفقان به تنگ آمده اند.
    آری ما تبعید شده ایم از سرایی به آن عظمت و شوکت به قفسی تنگ، تاریک و خفه کننده به نام ناکجاآباد!دیگر کارد به استخوانمان رسیده است و ما را یارای زندگی نیست.
    ای خدای مهربان، تو رحمان و رحیمی! توکه سخاوتمند ترینی عاجزانه از تو میخواهیم که به باد صبا فرمان دهی که خبری خوش از جانب توبرایمان به ارمغان بیاورد ،شاید این نسیم خنک ربوی ریشه یاس و ناامیدی را در درونمان بخشکاند.امید است به واسطه این باد صبا هم خبری خوش از تو به ما برسد که دل زنگار گرفته مان را صیقل و جلا دهد. ما ملتمسانه چشم به راه رحمت تو هستیم. چشم به راه پیامی که حامل برکتی از جانب نیمه گم شده مان باشد. ما در این وادی برهوت اسیر و سرگشته ایم .ما از این تنهایی به فغان آمده ایم وفقط هنگامیکه عطر تو دراین فضای غریب منتشر شود آرام میگیریم، ما همچنان بی قراریم ، قرار مان ده. ما تشنه و مشتاقیم به شنیدن خبری از جانب ذات پاک تو که بی شک پشتیبان واقعی ما در همه دوران زندگی هست.
    یارب، ما غریبان را بنواز ،حتی با ذره ای از محبت لایزالت.محتاجیم و وابسته .مارا فرو مگذار ! بذل توجه تو
    اکسیر نشاط وجوانی است برای ما دلخستگان بی جان.
    واژگان نمیتوانند عمق جراحت روحمان را بیان کنند،مگر کلام لسان الغیب واسطه شود تا تو مارا دریابی.چه زیبا درخواستش را بیان کرد از زبان ما ؛

    ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار

    نکته ای روح فزا از دهن یار بگو
    نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار

    تا عطر کنم از لطف نسیم تو مشام
    شمه ای از نفحات نفس یار بیار

    نویسنده: خانم فیروزه باعمر رودی
    دبیر زبان انگلیسی

  • ۸ نظر
    • انشاء