نگارش دهم جانشین سازی

موضوع: کبوتر حرم

انشا به روش جانشین سازی - نگارش دهم جانشین سازی - نگارش - نگارش دهم - انشا - انشاء - انشای آماده - انشا چه بنویسم - انشا نویسی - نگارش دهم درس پنجم 5

الا بذکر الله تطمئن القلوب

کبوتر حرم (نوشته ذهنی و جانشین سازی)
امشب حرم حال عجیبی دارد . به هر طرف که نگاه میکنم ، میبینم دستهایی را که خالصانه ، از نداری ، به سوی آسمان است و امام را خطاب میکنند .
از او میخواهند واسطه شود میان پیوندشان با خدا . در میان این آشفته بازار چشمم به دختری می افتد . میبینم که گاهی با گوشه چادرش اشک هایش را پاک میکند .
آرام به سمتش می روم . نگاهش ک میکنم ، غم دلش دل مرا هم به درد می آورد .
امام من ، اینها چه کنند با آتش ظلم و کار و کاسبی وجدان که آتش ظلم روز به روز شعله ور تر و کار و کاسبی وجدان روز به روز کسادتر می شود .
چه کنند با ناتوانی هایی که امانشان را بریده . چه کنند با دلتنگی هایی که ذره ذره جانشان را فرا گرفته است .
با اشک برایم دانه ریخت و با بغض دانه ها را نوک زدم ...
هرچه دورتر میشد ، نزدیکتر میشدم .
او نمیفهمید که اشک هایش ، لب های لرزانش ، حالم را دگرگون میکند.
امامم ، میشود صدایش کنی ؟ می شود بین این همه دل بیقرار ، دلش را آرام کنی؟ چشمانش ناامید است. امیدش باش . گوش کن ! می شنوی ؟ عاجزانه صدایت می زند . حقیرانه طلب میکند ، دست خالی برنگردد شاه من!
حسرت میان حرف هایش را میفهمی؟ دستان لرزانش را میبینی؟ هنوز هم التماس می کند . هنوز هم به جان عزیزانت قسمت می دهد ، دلخور راهی نشود محبوب من !
امامم ، بی ادبی است . اما از این لحظه به بعد با هر قطره اشکش از سر غم و اندوه ، از سر بی کسی ، از سر بی عدالتی ، دور میشوم از مامنم که حرم شماست . رها میکنم آرامگاهم را که آغوش شماست .
امامم ، جانم را بدهم شفاعتش میکنی ؟ اصلا اهل معامله هستی ؟ قیمت لبخند دوباره این دختر چقدر است؟ تمام هزینه اش را می پردازم . قبول است ؟
بلند شد ، رفت . رفت و ندانست که جانم را ، فکرم را ، حتی ایمانم را هم با خود برد .
رضای من ! دیگر حرمت پناهگاهم نیست . ضامن آهو شدی کاش ضامن ما هم میشدی...

نویسنده: مینا مسعودی
دبیرستان شاهد مهدیه
سرکار خانم صفائی