نگارش دوازدهم درس سوم قطعه ادبی
موضوع: دل بیقرار
تو دیگر فراموش کن...
همه آنچه برای دلهایمان بافته بودیم...
اما فراموشمان شد هنوز تا زمستان،پاییز مانده بود،...
یادت هست، سر پنجره خاطره هایمان، اشتیاق،چه زیبا برای دلمان پیش نویس شد...
به هم ریخته بودیم...
اما گم در مدتهای که نمیدانستیم گفته شدنش چقد، هرشب همرنگ دلهایمان رنگ میشد...
آری ما درگیر پاییزی بودیم...
که عاشقانه برگهایش را به اتحاد جنون آمیز آفتاب صیغه کرده بود...
به سادگی درگیر چشمانمانی بودیم...
که حول وحوش قلبی در امتداد یک سرگردان مانده بود...
بیاتمام خاطرات پاییزی را تا زمستان تمام کنیم..
هرکدام به تنهایی...
درست است هنوز هم بیقراریم اما...
تا پاییز نرفته است، بیا اقدام کنیم...
نویسنده: یاسمن مطوری