نگارش دهم جانشین سازی
موضوع: طلا
ظرافت و زیبایی ام در بین زنان زبان زد است. همه شان برای رسیدن به من مغز شوهرانشان را می خورند، آخر من وسیله ای هستم برای دک و پوزشان، جاری کش، دهن پر کن و کوری چشم بدخواه ها. اما مرد ها تصور خشن و بهت آوری را از من در ذهنشان هک کرده اند. مانده ام چرا و برای چه؟مگر قیمتم چقدر است که جیبشان توان خریدنم را ندارند؟ گرانم؟ خب باشم.
جای من پشت ویترین طلا فروشی محل نیست. آهای آقایان جای من یا در قلب بانوان شماست یا در گاوصندوق خانه تان.
من، طلا بانو،کاری به کار تحریم های ترامپ و گرانی جهانی ندارم. یا من را می خرید ...یا من را می خرید چون آن طور که طلافروش محل میگفت قیمتم ارزان نمیشود که هیچ، گران تر هم میشوم .پس تا پشت ویترین شیشه ای طلافروشی به علف یا جلبک تبدیل نشدم، ذهن خود را باز کنید، اصلا هم به شرایط اقتصادی تان فکر نکنید. کمتر بخورید،کم خرج کنید و کم مصرف کنید اما....طلا بخرید.
الان میگویید چه طلای مغرور و بی انصافی ! اما باور کنید ما هم تحت فشار هستیم خب! ما با این هدف ساخته شده ایم تا فروخته شویم و به زنان زینت ببخشیم. اما الان همگی در حسرت یک نگاه😟
آیا میدانستید چند میلیون طلا در افسردگی کامل به سر می برند؟چند نفرشان در تیمارستان امین آباد بستری شده اند؟اصلا میدانید چند ست حلقه ازدواج به یکدیگر نرسیده اند و در فراغ یکدیگر به سر میبرند؟
پس قضاوت نکنید تا می توانید طلا بخرید.
دبیر:سرکار خانم تیموری
نویسنده: نرگس زمانی