موضوع انشا: کعبه ی دل ها
خانه ی تو قبله ی من
ای کعبه، تو در سرزمینی هستی که صدای سایش پرهای جبرئیل هنوز درگوش کویرش طنین انداز است وشن هایش، کوه هایش و آسمان زیبایش در برابر خداوند سجده می کنندو بر میخیزند و هریک جلوه ای از آیات خدا هستند.
در حصر کوه ها در مسجدی آرمیده ای وبانگاه های گرمت به مردمانی می نگری که بر گردت میچرخند و طواف می کنند.
تو همچون ماه می درخشی این سرزمین با وجود تو زیبا شده و نه فقط این سرزمین بلکه کل جهان با وجود تو می درخشد و زیباست.
تو خانه خدایی،زیباترین خانه، قبله مومنان هنگام نماز و قلب زمینی،ای کعبه بزرگ،توهمان گل سرخ شعرسهرابی.
ازسنگ ساخته شده ای امادلت به روشنایی نور است و به وسعت دریا و همانند مادری در قلب زمین قرار گرفته ای و با مهربانی به فرزندانت می نگری و با نجواهایت آنان رامیخوانی که نزدت بیایند و رو به سویت آورند تو دلسوز آنانی و با دلی پر از غم و اندوه، هر شب برایشان دعا میکنی و اشک می ریزی وبرای آخرت آنها طلب آمرزش میکنی به هرطرف که می نگری، محرمی را نمیبینی که راز دلت رابه او بگویی...
پس ای خانه خدا،این فرزندت را بپذیر که نزدت بیاید وراز دلت رابه من بگو از برادران و خواهرانم بگو که در همین سرزمین چندی پیش پیکر روی پیکر افتادند و به شهادت رسیدند ازکودکان بی گناه یمن بگو که فرماندهان سرزمینت قلب آنان را نشانه می روند و خانه هایشان و تمام دلخوشی هایشان را از بین میبرند.
من نیز به تو میگویم که ای خانه خدا از صاحب بزرگت می خواهم ظهور آن منجی جهان و آن امام دوازدهمم رانزدیک گرداند.
به راستی که کلید دار واقعی این خانه اوست...