نگارش دهم سنجش و مقایسه با موضوع مادر و آفتاب
خداوند بیشترین سهم زیباییاش را میان دو مخلوقش تقسیم کرده و به آنها نوری بخشیده که زمین و زمان را زنده و پایدار نگه داشته.
گرچه روشنایی وجود مادر با چشم قابل دیدن نیست اما نوری دارد ک پرتواش همهی آفرینش را در بر میگیرد و به فرزندانش زندگی میبخشد همانطور که آفتاب به تمام موجودات زمین از گل و گیاه گرفته تا بلبل و قمری روشنایی و زندگی میبخشد.
اگر آفتاب نباشد زندگی کردن ممکن نخواهد بود همانطور که اگر مادر نباشد زندگی همانند کلافی گره خورده پر از سختی و ناهمواری میشود.
خورشید، مادر طبیعت است؛مادری مهربان که فداکارانه همهی نور و زیبایی اش را برای تمامی فرزندان خود فدا میکند؛و مادر نور چشمان و گرمای دلش را عاشقانه به فرزندان خود هدیه میکند تا چراغی برای راهشان شود و عشقی در دلشان.
شاید دلیل این همه نور و گرما، عشقی باشد که در دلشان جاریست؛عشقی بی پایان که هیچ گاه غز بین نخواهد رفت!
خورشید، روزهای سرد زمستانی را به روزهای گرم و مطبوع تابستانی تبدیل میکند و مادر با وجودش سرمای استخوان سوز خانه را به گرمایی دلنشین و پر از عشق تبدیل میکند.
آفتاب هنگامی که دلش هوای گریه دارد ابرها را پوششی برای خود قرار میدهد و آرام می گرید و آن را باران مینامد و مادر هنگامی که بغض گلویش را فرا می گیرد اشک هایش را بیصد میریزد تا کسی را نگران نکند.
آنها تمام زندگیشان را صرف فرزندان خود میکنند و هر پوتو از خود را گوشه ای میگذارند و روشنایی میبخشند.
در گوشه گوشهی زمین همه میگویند که شبها خورشید میخوابد اما نمیدانند که حتی ماه هم روشنایی و زیباییاش را از خورشید دارد.
نویسنده: فاطمه خواجهئی
پایه: دهم
دبیر: معصومه محتشمی
دبیرستان نمونه نجابت برازجان