نگارش دهم درس پنجم با موضوع کرونا هستم

نگارش دهم - نگارش دهم درس پنجم 5 - نگارش - انشا موضوع ویروس کرونا - انشا در مورد ویروس کرونا

من سیما صادقی گوینده شبکه ۲۰:۳۰ مهمان خانه های شما هستم با گفت وگویی تاریخی با جناب آقای کووید ۱۹

بنام خدا من کووید ۱۹ هستم، اما شما میتوانید من را کرونا صدا بزنید.
من متولد سال ۲۰۲۰ زاده ی ووهان چین هستم، و خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم.
قطعا جد من را میشناسید،من از خاندان آنفولانزا هستم، ما خانواده بسیار معروفی هستیم همه ی دنیا ما را میشناسید.
حتما پسر عمویم را میشناسید، جناب آقای سرماخوردگی مردی بسیار نازنین است.
ماجرا را کلیشه ای نمیکنم.
عرضم به حضورتون من از شما انسان ها متنفرم و شما را هیچ دوست ندارم.
شما را رصد کردم و به چند مورد کارهای ناخوشایند برخورد کردم.
شما انسان ها موجودات ناشکری بودید.[enshay.blog.ir]
گویا از زندگی یکنواخت رنج میبردید.
قدر داشته هایتان را نمیدانستید.
قدر عزیزانتان را نمیدانستید.
هوا را آلوده می کردید.
زباله ها را در طبیعت رها می کردید.
از مدرسه رفتن هراس داشتید و....
صبح ها ناشکری می کردید.

احساس می کردم که میکروب های بسیار مضرری هستید من شما را ضعیف دیدم.
شما را نا متحد دیدم.
دستور حمله را آغاز کردم و قصد نابودی شما را داشتم.
می خواستم زمین را تصاحب کنم .
می خواستم شما میکروب های زشت را از زمین بیرون کنم.
شما سرفه کردید من خندیدم.
شما تب کردید من خندیدم.
شما ریه هایتان را از دست دادید من خندیدم.
شما در خانه هایتان حبس شدید من خندیدم.
قصد نابودی شما را داشتم ، اما همه چیز درست پیش نرفت شما دست هایتان را شستید.
شما ماسک هایتان را پوشیدید.
شما روی من الکل ریختید.
و بدترین کاری که کردید برای ما واکسن ساختید ، به خاطر شما انسان های میکروبی من هزاران سربازم را از دست دادم شما، شما...

ارتباط صوتی و تصویری ما با جناب کرونا قطع شد ، در صورتی که ارتباط برقرار شود این گفت و گوی جذاب را ادامه خواهیم داد.

لاوین علیپور
پایه دهم رشته علوم تجربی
دبیر: خانم الهام قربانی
مدرسه عصمتیه

__________________________________

نگارش دهم درس پنجم با موضوع کرونا هستم

نگارش دهم - نگارش دهم درس پنجم 5 - نگارش - انشا موضوع ویروس کرونا - انشا در مورد ویروس کرونا

سلام دوستان من متولد سال ۲۰۲۰ در شهر ووهان چین هستم و نام من کرونا می باشد.
با آنفولانزا و سرماخوردگی نسبت فامیلی نزدیکی دارم اما من خیلی خاصم 😌😌🥰🥰 
من مانند آنها سر زده به میهمانی می روم و میزبان را دچار تب و سردرد و سرفه می کنم اما نفس آن فرد را هم به شماره می‌اندازم.😎😎
از آنجایی که من خیلی خاصم به هر کجا که پا بگذارم مثل فامیل هایم زود رفع زحمت نمی کنم و همانجا لنگر می‌اندازم و کنگر میخورم و آنقدر این کار را ادامه می‌دهم تایا صاحبخانه از دست من به کنج بیمارستان پناه ببرد و یا در صفحه شطرنج زندگی مات شود.♟😳
از خودم خیلی تعریف کردم دیگر کافی است.😌😎
در این مدت کوتاهی که چشم به جهان گشودم از شما انسان ها چیزهای عجیب و غریب زیادی دیدم که شاید خودتان هم تا وقتی من نیامده بودم از آنها بی‌خبر بودید به طور مثال دوستانی را دیدم که به چشم زامبی به یکدیگر نگاه می‌کردند
سودجویانی را دیدم که خون مردم را در شیشه می‌کردند و سعی می‌کردند با احتکار ماسک و مواد ضد عفونی کننده به سود بیشتری برسند غافل از آن که ممکن است من به سراغ خود و خانواده هایشان بیایم در مقابل تمام اینها سپیدپوشان ای را هم می‌بینم که برای نجات جان هم نوع خود و بیرون راندن من شبانه روزی تا پای جان ایستاده اند و گاه جان خود را در این راه فدا می‌کنند به تازگی پس از آنکه شما انسان ها مرا شناختید بهداشت فردی و اجتماعی را بیشتر رعایت می کنید و به شستن دست ها بیشتر توجه می کنید و کسانی هم که حتی یک بار در روز دستشان را نمی شستند حال مرتب در حال ژل زدن هستند و دستشان را با آب و صابون می شویند.🧽🧼
همه از حکومت من ترسیده اند🏰 و در خانه هایشان مخفی شده‌اند تا دست من به آنها نرسد و سرزمین آنها را ترک کنم به جز اندکی که گویا می خواهند از نزدیک با من آشنا شوند حالا باید ببینیم کداممان موفقتریم من یا شما انسانها ؟؟
قضاوت با شما😌


نویسنده: زهرا عروجی
دبیرستان فرزانگان ملایر
دبیر: خانم لیلا پاک طینت،