موضوع انشا: گم شدن
یعنی گم شدن فقط این است که پلاک خانه ات را فراموش کنی؟یا که میشود در لابه لای خاطرات نیز گم شد؟؟؟به راستی گم شدن چگونه است؟؟من خیلی وقت است گم شده ام...در لابه لای تار موهایش...در عمق دریای طوفانی چشمانش...در مستی نگاهش...در گرمی دستانش...در آغوش بی منتش...در بخار چای آلبالویی دست سازش...آری من خیلی وقت است در او گم شده ام...شاید او نیز در من گم شده باشد..نمیدانم اما دلم آشوب است ازاین گم شدن ها،میترسم...اگر دیگر پیدایش نشوم چه؟؟!میترسم آنقد در لابه لای خاطراتش گم شوم ک خودش را فراموش کنم...اما مگر میشود کسی را فراموش کرد ک در همه چیزش گم شده باشی؟
چه کنم که حتی در بوی عطرش هم گم شده ام...و او نیز دست نیافتنی ترین گم شدنی است...و ای دست نیافتنی ترینم یادم نمی آید شبی را ک بدون فکر کردن ب تو خوابم برده باشد...شاید گم شدن همین است..گم شدن میان "تو" زیباترین گم شدن جهان است.
به قول خودم "تا باشد ازاین گم شدن ها"...