نمونه انشاء با موضوعات مختلف

زنگ انشاء، نوشتن انشا، انشای آماده، موضوع انشا، نمونه انشا

  

تبلیغات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعرگردانی» ثبت شده است

شعر گردانی لحظه ی دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام مستم

شعر گردانی

لحظه ی دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام مستم...

انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

"لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم"
با دلهره به عقربه ی ثانیه شمار ساعت که کند می گذرد ،خیره می شوم؛زیر لب زمزمه میکنم:دانی که چیست دولت ،دیدار یار دیدن،در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن...
در هیاهوی سنگین روزانه ی شهر حاضرِغایب می شوم و به دیدار ساعتی بعد می اندیشم،اما سودای عشق پختن عقلم نمی پسندد...
با صدای خنده های شاد دخترکان مدرسه ای ،نگاهم به آن سوی خیابان
دوخته می شود،لبخندی می زنم
این بار ،فرمان عقل بردن عشقم نمیگذارد و دوباره در رویاهایم فرو می روم...
به لحظه ی دیدار رسیده ام ،لرزش دلم را از دستانم می شنوم
از دور نمایان می شود آرام و راز آلود همچون گذشته های همیشه...
پاییز است و نم باران...
"بی حاصلست یارا اوقات زندگانی
الاّ دمی که یاری با همدمی برآرد"

افسانه معراجى ،
دبیر ادبیات تهران

  • ۰ نظر
    • انشاء

    شعر گردانی دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟ ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

    شعر گردانی

    دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟

    ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

    انشا - انشا بلاگ - انشا نویسی - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا

    عجیب دلم هوای غزل می کرد.
    بهانه اش را می دانستم.سری به حافظیه زدم. اردیبهشت بود و آسمان نیمه عاشق .نسیم می وزید و آواز عشق با دف و چنگ به گوش می رسید:
    ای عاشقان،ای عاشقان من از کجا، عشق از کجا... .

    آرام در مقابل حافظش نشستم و سرمست نغمه همایون غرق در غزل شدم.
    آسمان نرم نرمک بارید و من از عشق تر شدم.
    آسمان بارید و من از شعر،پر شدم.
    نسیم وزید و من از ساز، مست شدم.
    و همچنان آرام در مقابلش، من بودم و نغمه بود و شعر و ساز و آسمان عاشق.

    و روز که به آخر رسید دلم بهانه نداشت. آرام ناب غزل شده بود.

    معصومه محتشمی،
    دبیر ادبیات برازجان

  • ۲ نظر
    • انشاء