موضوع انشا: اذانگاه
صدای نابش را می شنوی!
صبح،ظهر ،شام
جا نماز و تسبیحی زیبا !
مطمئنم احساسش کرده ای ...
لحظه ی زیبای تسبیح را می گویم ،انگاری که آفریش همه یک به یک ،بزرگ و کوچک،زیبا و زشت در این لحظات شکر گزارند .
از خاک در زمین تا جو در آسمان ها که علل زندگی هاست ،لحظه نزدیکی قلب ها به خداوندگار و استجاب دعاست...
گنجشکان در بلندای درختان فریاد می زنند و انسان ها در قنوت خویش ربنا می گویند...
آری وقت اذان است که همه می گویند از آن
آری همه مقدمه چینی است !!مقد مه ای
بی نظیر با الله اَکبر های دلنشینش ...
سعی خویش را می کنیم تا اَشهَد اَن لا اِله الاالله
را درک کنیم و بگوییم تو هستی و آفرینش، تو بی نظیر عالمی ...
بسیار لذت بخش است این ذکر اَشهَداَن مُحمّد رسولُ الله ، به یاد آن وقت که بلال بر بیت الله اولین اذان را بر امّت خواند ...
زیبا تر از این بیت در بانگ جهان نشنیده ایم مطمئن هستم ...
اَشهَد اَن علی وَلیُ الله را می گویم به یاد رمضان ، لیالی قدر ، سفره افطار و...
بسیار زیباست که با دعوت نامه های بهشتی با
نواهای حَیّ الصَلاه و حَی الفَلاح به سوی بندگی می رویم و می گوییم سبحان الله ...
همه شعار های خویش را مرور کردیم از روز اول که به دنیا آمده ایم در گوشمان اذان پیچیده است تا مبادا از یاد بروند و چه زیباست هنگامی که با صدای حی علی خیر العمل هر صبح بیدار می شویم ...
و سپس دوباره با الله اکبر فرود می آییم و به زندگی مبهوت خود باز می گردیم و به انتظار اذان گاه بعد میمانیم ، و به حال خود غبطه می خوریم که چرا ما مناره های خانه خدا نیستیم ...