قلَمِ من
ذهنم پر است...
قلبم لبریز عشق و احساس است...
خدایا هر آنچه زیباست در صندوق قلب و رنگین کمان ذهنم جا بده...!
قلم من؛
اگر تو نبودی مرا یارای آن نبود که گوشه ای از صندوق خانهٔ قلب و ذهنم را بر روی دوستانم آشکار کنم!
قلم من؛
تو را دوست دارم آنگاه که هر آنچه را که در قلبم جاری است نمایان میکنی...
قلم من؛
حرارتت گاه دستانم را میسوزاند آنگاه که عشق را دیکته میکنی...!
میلرزاند تمام کائنات را وقتی که از معبودم مینگاری...!
قلم من؛
تو رسم میکنی پرتوی از انوار قلبم را…
هیجان زیبای روحم چشمانم را گریان میکند…
نفسم به شماره می افتد و قلبم …
خدایا: متشکرم برای تمام زیبایی هایت… که ذره ای از آن را به بندگانت هدیه میدهی …
هرچه از تو تشکر کنم کم است...
خدایا …
دوستت دارم …
پروردگارمن ؛ عشقت نفس است ؛
ضربان قلبم است !
معبودم: شکرت که جان میدهی بر قلم بی جان من...!
م.س