موضوع انشا: آشپزخانه
وقتی من از حال پذیرایی وارد آشپزخانه ی زیبایمان می شوم ،آشپزخانه مان را مانند رستورانی که همیشه برروی اجاق گاز آن غذاهای لذیذی وجود دارد می بینم.
در سمت راست اجاق گاز ،سینک ظرفشویی است که مانند حوضچه ایی که اردک ها یعنی همان ظرف ها در آن ،شنا می کنند.
بعدی در روبروی ظرفشویی قرار دارد ونام آن کابینت است ،کابینت مثل فلامینگویی بزرگ به رنگ سفید است که در درون شکم بزرگ آن وسایل های آشپز خانه مادرم جای دارد که عین گل در گلستان چیده شده است.
درسمت چپ کابینت ،یک لباسشویی قرار دارد که مثل هیولایی قد کوتاه که نصف قد من است ،لباسهای مارا به همراه مواد شوینده یی که فکر میکند آب میوه است حل میکند. ولی گاه می ایستد تا استراحت کند .ودر کنار لباسشویی یخچالی است که قدش از دومتر بزرگتر است که سرمای آن شبیه سرمای قطب است وخوراکی ها را با عمر طولانی نگه می دارد.
وآخرین مورد در آشپزخانه ما فرشی شش متری است به رنگ سبز پررنگ ،که گلهای ،قهوه ای در آن است وآن فرش را شبیه به باغچه ای کوچک کرده است.
نوشته:عسل شبانی - کلاس پنجم