موضوع انشا: غروب دل انگیز
به نام خالق زیبایی ها
دریا از همیشه آرام تر است ؛مانند کودکی معصوم به خواب عمیق فرو رفته و در رویای شیرین غرق شده است.در پشت کوه های سر به فلک کشیده،خورشید جامه ای سرخ به تن کرده است و حسابی خودنمایی می کند.خورشید مانند یاقوت سرخ در کرانه آسمان میدرخشید و چشم هر رهگذری را وادار به تماشا میکند . خورشید مانند مادری دلسوز دست نوازش بر سر امواج دریا میکشد و پتوی سرخ رنگی بر روی دریا پهن کرده و نور سرخش را در سینه پهناور دریا گسترده است. آسمان به رنگ دشت لاله زار در آمده و رنگ آبی اش را به دست فراموشی سپرده است.خورشید کم کم در چاه مغرب فرو میرود و هر لحظه بیشتر در این چاه غرق میشود و چه غرق شدن زیبایی...!