موضوع انشا: اگر صدملیارارد پول داشتم
من اگه صد میلیارد داشتم، بدون تعارف!اولین کاری که میکردم یک ماشین فوردموستانگ و یک موتور آر اس میخریدم.
هر کسی هم که میگفت چرا به فکر فقرا نبودی،میگفتم به تو ربطی نداره ...
بعد خرید ماشین و موتور مورد علاقه ام ، تقریبا ۹۹ میلیارد برایم میماند.
یک پاساژ در کیش میخریدم در حد بیست میلیارد و (ده میلیارد)یک کشتی میخریدم تا تجارتم را از کشورهای همسایه از دریا انجام بدهم.
تجارت درآمد خیلی خوبی دارد ! درآمدم را تقدیم موسسه مصاف میکردم و از لحاظ مالی کمکشان میکردم.
با(نوزده میلیارد)یک هتل در تهران یاهمدان میساختم.
درآمد آن را برای تهییه مهمات و نیازهای کشورهای ضعیف مسلمان میکردم که گروهک داعش را از میهن خود دور کنند.
با(سی و پنج میلیارد)شهرک زیرزمینی در خلیج فارس میساختم که مردم درآن تفریح کنند.
با این درامد از تفریح مردم ،برای خودشان خرج میکنم. مثلا به داروسازی کشورعزیزمان انقدر کمک میکنم که دیگر کشوری برای ما تجارت دارو نکند.
(پانزده میلیارد)مانده!
با آن در تهران به ساختمان سازی میپرداختم
به زندان ها سرمیزدم بیگناهانی که فقیراند و بخاطر پول های ناچیز دربند هستند،آزاد
میکردم و یک خانه کوچک به آنها میدادم.
این که انشا بود،نمیدانم که به این گفته ها عمل میکردم یا نه !آخه آدمی را میشناسم به
سی برابر این پول تمع کرده.
الان که حساب کردم با این سرمایه گزاری ها بعد یک سال دو برابر صد میلیارد را در میآوردم.
یک شهربازی هم میساختم که درآمد آن را برای خودم برمیداشتم و زندگی میکردم.
البته نزدیکانم هم بی بهره نمیگذاشتم.
من اگر صد میلیارد تومان داشتم می رفتم خارج و توی ناسا کار میکردم البته من هفت سالمه و بیست ساله دیگر
من اگر صد میلیارد داشتم بدون اینکه کسی بفهمه یه کارگاه تولیدی راه اندازی میکردم با پول خیلی کم مثلا بیست میلیون، الکی به بقیه میگفتم وام گرفتم. بعد هروز آروم آروم شروع میکردم واسه خودم خرید کردن الکی به بقیه هم میگفتم خیلی کاسبیم خوبه و چقدر من توی تجارت موفقم! بعد یه مدت که به خودم و بدنم وتیپم که رسیدم یه خونه واسه پدر مادرم میخریدم حدود دو میلیارد، یه پرشیام صفر براشون میخریدم و یک میلیارد هم براشون حساب سپرده باز میکردم تا ماهانه از سودش زندگیشونو بچرخونن، تا دست از سر کچل من بردارن. بعد بقیه پولو میرفتم یه زن میگرفتم و یه خونه پنج میلاردی میخریدم و یه شاسی بلند میخریدم و با زنم حسابی عشق و حال میکردم، چند تا آپارتمان میخریدم و میدادم اجاره و یکمم کارمو توسعه میدادم، چند میلیاردم سپرده میکردم، تا الان کل خرجم توی دوسال فرضی میشد سی میلیارد، یکمم به خواهرام کمک میکردم و فامیل، بقیشم صرف فقرا میکردم و دنبال نیازمندا و معتادا و اوناییکه جهیزیه ندارن و جوونایی مثل خودم که پول ندارن و خرج خانواده میدن کمک میکردم، به قول تو به زندانیایی که ناحق رفتن زندان کمک میکردم بیمارایی که پول دوا و درمون ندارن، کودکای بی خانواده و زنای بی سرپرست و...