موضوع انشا: سفرنامه رود
خداوند نگارنده گیتی است و سفرنامه رود یکی از زیباترین نگار گری های پروردگار است.
بعد از آن که از دل کوه جاری می شود بر روی زمین سینه پهن می کند . خورشید با آن دامن طلایی اش به رود خسته سلام می دهد . خورشید خیلی مهربان است او همیشه با گرمایش خستگی رود را از تنش در می کند .
رود جانی تازه می گیرد و لبخندی به وسعت جنگل به نگین طلایی آسمان می زند ، فرصت زیادی برای تشکر بیشتر نداشت باید جاری می شد و به ملاقات درختان تشنه و کشاورزان زحمت کش آبادی می رفت .
قطره های آب دست در دست هم با نغمه جان بخش بلبل ها شادی کنان و رقصان خبر سلامتی پدر استوارشان یعنی کوه را به تمام اعضای خانواده جنگل تقدیم می کند.
کمی پایین تر جلوی رود را بسته اند و سدی بزرگ ساخته اند و از حرکت و گردش آب ، برق روشنایی می گیرند تا شب ها تاریک و هراس آور نباشد و چرخ صنایع بگردد.
آب ها بعد از ملاقات با خانواده جنگل به دیدار دریای مواج می روند ، دریا هم چون مادری مهربان با روی گشاده ورود رود و فرزندانش را خوش آمد می گوید.
آبی که در رودخانه جاری است حیات بخش انسان ها و تمامی موجودات است و سرانجام در آغوش دریا به خوابی آرام فرو می رود و دیگر شب است و نگارنده گیتی شب خواب آسمانش را برای میهمانان دریا روشن می کند و دیگر زمان خوابی آرام در سکوت شب است.
سحر رضایی - پایه نهم