موضوع انشا: توصیف شخصیت پدر
بند مقدمه:
پدر شخصیتی است که شاید سخت بتوانم او را وصف کنم .
پدر ها ستون خانواده عزیز دل دختر ها و پشتوانه پسر هایشان هستند .
در طول زندگی خود از هر چیزی میگذرد تا بقیه در رفاه باشند.
بند بدنه:
توصیف ظاهر: باقد نسبتا متوسطش وموهای جو گندمی زیبایی که به حالت چتری روی پیشانی اش ریخته شده بود جذابیت و گیرایش را بیشتر میکرد ، با بینی کوچک انحرافی ظاهری که خود من هم از او به ارث برده ام .چشمان مشکی و ابرو های تقریبا کلفتی که هنوز مشکی مانده است. کمی ته ریش ،و خطی روی سمت چپ صورتش که از یک حادثه ی دوران کودکی اش خبر میدهد ولی روی زیبایی و جذابیت او تاثیری نگذاشته است .هرکسی مرا می دید میگفت یک نمونه کاملا کپی شده از او هستم .
توصیف رفتار: باطنی مهربان وظاهری مظلوم دارد دلسوز است اگر تکه نانی هم برای خوردن داشته باشد آن را با کسی که نیاز دارد تقسیم میکند .او برای هر کاری که ما انجام میدهیم یک پند یا شعر میگوید .بیشتر اوقات روحیه شادی دارد و دوست ندارد در بد ترین شرایط، ناراحتی کسی را ببیند و خودش هم هنگام ناراحتی تظاهر به شاد بودن میکند .اشک او را به ندرت دیده ام هیچ وقت سعی نمیکند اشتباه کسی را به رویش بیاورد . ولی با رفتاری نصیحت امیز به او میفهماند که کارش اشتباه بوده است .زندگی با او برایم رویایی است .با تک تک لحظه های وجودش در زندگیم خاطراتی را ایجاد کرده است که تا ابد فراموششان نخواهم کرد.
بند نتیجه گیری:
پدر یک نعمت بزرگ و همچون شمعی در هر خانه ای به پای خانواده خویش میسوزد .
پدرم دوستت دارم ،
اولین و اخرین مرد زندگی من ! کسی که معنای زندگی را به من آموختی همیشه بمان پدرم ...