نمونه انشاء با موضوعات مختلف

زنگ انشاء، نوشتن انشا، انشای آماده، موضوع انشا، نمونه انشا

  

تبلیغات

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری» ثبت شده است

نگارش دوازدهم نامه نگاری با موضوع نامه به فرزند

نگارش دوازدهم نامه نگاری با موضوع نامه به فرزند

نگارش - نگارش دوازدهم - نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری - انشا - انشای آماده - انشا نویسی - انشا بلاگ - نوشتن انشا

▪️اینجا هوا تاریک است. اینجا کسی به در خانه نمیزند. شاید هم نه، مطلقا اینجا هوا تاریک است. اینجا مانند حبابی که در آن به سر می بری نیست. نه دختر من در اینجا هر یک از ما ریز اتم هایی هستیم در بدنی نامتناهی.
آری فرزند من. چقدر سخت است گفتن از دنیای جدیدت. و البته که سخت آسان ترین تعریف است و چه تعریف دشواری! در دنیایی که دقیق بعد از شش ماه و سیزده روز بعد به آن پا میگذاری. آمدنی با شیون و زاری و رفتنی محو شده در سکوت. خشکیده و زار. خودت بدان که آن چه آمدنی است، زمانی که با گریه های گوش خراش آغاز میشود.
از کجای این جهان بگویم؟ از دست های خرد شده زیر پاهای قدرت یا از پوشاندن هویت؟ و پوشاندن هویتی دیگر.
هیچ استعاره و مجازی گویای این حقیقت نیست.
حقیقتی که ریش به ریش وجودت را از هم می درَد.
از خودت برایم بگو. در آن کیسه ی زندان مانند چه میکنی؟ این شوق زیستن و به دنیا آمدن را برایم معنا کن. راستی اینجا آدم ها بر دو قسم اند. تو از کدام گروهی؟ زن هستی یا مرد؟ از کدام فرقه؟ از کدام حزب؟ ایسمِ آخر نامت چیست؟ زودتر بگو جدایت کنم. نژادت چیست؟ زودتر بگو تا جدایت کنم.
اگر مرد باشی زیر پتگ مردانگی به تنگ می آیی و اگر زن، زیر حجاب هایی که از ظلم آبستن است.
پرده هایی توخالی از فایده، مرز هایی حریص کننده.
رنگ به رنگ این زندگی تو خالی است. یک وهم مغموم.
اگر این را از همان آغاز که معلوم نیست به کجا گره خورده است می دانستی خودت با بریدن آن بند به کار خود پایان میدادی اما آه که این شوق بودن مجذوب تر از تحمل عذاب است. افسوس که رو به رویمان زندگی است.
📩📩📩📩📩📩📩📩📩
نویسنده: ....
دبیر: خانم نوروزی
منطقه تولمات گیلان

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش نامه نگاری با موضوع نامه به وزیر علوم و فناوری در مورد کنکور

    نگارش نامه نگاری با موضوع نامه به وزیر علوم و فناوری در مورد کنکور

    نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری - نگارش - نگارش دوازدهم - انشا - انشا چه بنویسم - انشاء - انشا نویسی - نوشتن انشا - انشا بلاگ

    با سلام و احترام

    امیدوارم حالتان خوب باشد.

    من دانش‌آموزی هفده‌ ساله در مقطع دوازدهم هستم. از شما چه پنهان سختی‌های درس و استرس کنکور، من و هم‌کلاسی‌هایم را ناامید کرده است. حتی گاهی از فرط خستگی و استرس زیاد به ترک تحصیل فکر میکنم. شاید شنیدن این حرف‌ها برای شما تکراری باشد اما من و دوستانم هرروز با اضطراب وترس و دلهره دست و پنجه نرم می‌کنیم. آن هم درست در روزهای نوجوانی که باید تمام انرژی‌مان را با امیدواری و نشاط صرف آموزش مهارتی سودآور بکنیم.

    از این حرف‌ها که بگذریم مشکل دیگری نیز گریبان‌گیر من و هم‌کلاسی‌هایم شده که مایلم با شما در میان بگذارم. راستش را بخواهید پدر من و بسیاری از دوستانم توانایی تهیه این همه کتاب درسی و کمک‌درسی را ندارند. آن هم برای آزمون رعب‌آوری که علاوه بر میزان سواد و تمرین ما، تا حد زیادی به توانایی‌های حاشیه‌ای ما و حتی شانسمان بستگی دارد. وقتی به دوستان بزرگترم که به تازگی کنکور داده‌اند و موفق نشده‌اند نگاه میکنم، همگی افسرده و سرخورده شده و غالباً قید درس خواندن را زده‌اند.

    آقای وزیر!

    چرا آینده و سرنوشت ما نوجوان‌هایی که آینده‌سازان کشور هستیم را به دست آزمونی سخت و پر استرس سپرده‌اید؟ آن هم آزمونی که فشار اقتصادی زیادی را متحمل خانواده‌ها می‌کند. آیا بهتر نیست که برای گزینش دانش‌آموزان از روش‌های کم هزینه‌تری مثل سوابق تحصیلی استفاده کنید؟

    لطفا به حال کسانی که چندسال پشت کنکور مانده و خسته و سرخورده شده‌اند فکر کرده و چاره‌ای برای رفع دلشوره و استرس‌های ما بیندیشید.

    با تشکر از توجه شما
    بیتا میری پایه دوازدهم
    عصمتیه - کرمانشاه

    _________________________________

    نامه نگاری با موضوع نامه به وزیر علوم و فناوری در مورد کنکور

    نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری - نگارش - نگارش دوازدهم - انشا - انشا چه بنویسم - انشاء - انشا نویسی - نوشتن انشا - انشا بلاگ

    به نام خدا
    تاریخ: ۹۹/۱۱/۱۸
    وزیر محترم علوم
    موضوع: اظهار نظر درباره آزمون کنکور


    با سلام و احترام.
    اینجانب مبینا عبادی به عنوان یک دانش آموزی که در پایه ی دوازدهم تحصیل می کند، استدعا دارم که، با توجه به برگزاری امتحانات نهایی در خرداد ماه و چه بسا در مواردی مشکل بودن قبولی در برخی از این امتحات، و با ‌در نظر داشتن تمام اضطراب ها و نگرانی های یک دانش آموز نسبت به آینده ی خود، در مورد سطح بالا بودن سوالات آزمون کنکور تجدید نظر شود.
    همانطور که استحضار دارید، پس از برگزاری آزمون سراسری۱۳۹۹، همه دانش آموزان، معلمان و مشاوران کنکور نسبت به مشکل بودن و حتی در برخی موارد غیرقابل حل بودن سوالات این آزمون، اعتراض خود را اعلام کردند؛ اما تا به امروز پاسخی در این باره به آنها داده نشده است.
    اینجانب خواهشمند است بررسی های لازم درباره این موضوع بکار گرفته شود.
    ✉️✉️✉️✉️✉️✉️✉️✉️✉️
    با تشکر و آرزوی سلامتی.
    نام و نام خانوادگی: مبینا عبادی
    امضاء:

  • ۰ نظر
    • انشاء

    انشا با موضوع نامه ‌ای به ماه

    انشا با موضوع نامه ‌ای به ماه

    انشا موضوع نامه ‌ای به ماه - انشا - انشاء - انشای آماده - انشا نویسی - نگارش - نگارش دوازدهم - انشا چه بنویسم - نوشتن انشا - نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری

    ماه من چه شده؟ چرا هروقت نگاهت میکنم غمگینی؟ چهره‌ات درخشان اما دلگیر است. تو دیگر چرا؟ چندین بار به حرف های آدم هایی مثل من گوش داده ای و سنگ صبورشان شدی؟ می دانی چرا تو را بیشتر از همه دوست دارم؟ چون تو مهربانی. نور تو خشن نیست. چشم آدم را کور نمیکند. میتوانم تمام شب را به تماشای تو بنشینم و مستقیم به تو اشعه های نورانی و زیبایت زل بزنم اما تو آنقدر مهربانی که نمی گذاری چشمانم از دیدن زیباییت به درد بیاید. چهره ات انقدر مظلوم و غمزده است که گاه دلم به حالت می سوزد. شاید تنهایی؟ اره.... توی آسمان تک و تنها نشسته ای و به سفره ی ستاره ها که دست جمعی دورهم و در فاصله ی خیلی زیاد از تو جمع شده اند و بهشان خوش میگذرد. ای کاش ماه من میتوانستی بیایی این پایین پیش من. میتوانی اینجا دوستی پیدا کنی و من هم دیگر لازم نیست برای رساندن صدایم به تو فریاد بزنم. دیگر تنها نخواهیم ماند. میتوانیم شب ها از پنچره به شب های بدون تو نگاه کنیم و ستاره های مغرور را ببینیم که از نبودنت متعجب و حتی ناراحت شده اند. این نامه را برایت مینویسم تا بتوانم به دستان باد به تو برسانم و تو آن را بخوانی و دلت شاد شود از این که کسی در این جهان به فکرت است و تو را غیر از چیزی که بقیه به ظاهر می بینند می بیند. می توانی هرشب وقتی که احساس تنهایی کردی و غم به سراغت آمد به جای غبطه خوردن به جمع ستاره ها نامه ی من را بخوانی در آغوشت بفشاری و حتی اشک بریزی. و انوقت دیگر خودت را تنها نمیبینی.
    اشک بریز.... اشکالی ندارد. چون من گریه هایت را نمیبینم و صدای هق هق هایت را نمیشنوم. پس رها کن خودت را . بگذار اشک هایت سرازیر شود.... ما که نمیتوانیم همیشه قوی باشیم ... گاهی اوقات لازم است گریه کنیم تا به خودمان یاد آوری کنیم که ما هم قلب داریم.... روزی پر میشود و دیگر جایی برای نگه داشتن حرف ها و اصرار ندارد .....ما هم حس میکنیم هر چیزی را که در اطرافمان اتفاق می افتد یا نمی افتد.
    این ها را می نویسم به امید روزی که بتوانم به جای کلمات از زبانم استفاده کنم و برایت بگویم و تو هم بگویی از هر چیزی که هیچ وقت نتوانسته ای بگویی. امیدوارم نامه ام به دستت برسد چون هم تو و هم من به آن نیاز داریم. به امید دیدار ماه من..‌. ارادتمند شما تکه ای از وجودت.

    نویسنده: فاطمه امامی
    کلاس هشتم ، دبیرستان پردیس، نوراباد لرستان
    دبیر :خانم اکرم رضایی

    نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری

  • ۱ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم نامه نگاری با موضوع نامه دوستانه به دبیر ادبیات

    نگارش دوازدهم نامه نگاری

    موضوع: نامه دوستانه به دبیر ادبیات

    نگارش دوازدهم درس 4 چهارم نامه نگاری - نگارش دوازدهم - نگارش - انشا - انشا چه بنویسم - انشاء - انشای آماده - نوشتن انشا - انشا نویسی

    وقتی برای اولین بار شمارا ملاقات کردم در سطرسطر وجودتان واژه ی دلسوزی را دیدم.هنگامی که شمارا به من هدیه دادند من برای روز های شانزده سالگیم ساعت کوک میکردم.از همان روز اول جلد زیبایتان مرا جذب کرد همان نیروی جوانی همان استعداد شگرف درادبیات، مرا جذب کرد. شمارا بی گمان از درختی ساخته بودند که حرفِ زندگی میزد.
    فصل اولتان رابایک شربت سرد در یک هوای گرم پاییزی آغاز کردم با موزیک آرام یک پرستوی مهاجر.فصل، فصلِ طعنه بود.فصل ایهام و مجاز.اصلا درون مایه ی شما همین بود. همین فصاحت شما که پیوست شما بود مرا برای ادامه دادنتان راسخ تر میکرد.
    فصل دومتان، بوی رفاقت بوی صمیمیت بوی اعتماد می داد بویِ یک تن و دو نفس.هرچه که بود ورق به ورقتان را با ولع میخواندم.من ادبیات را در کنار شما آموختم.من در کنار شما از یک "چه" به یک "بقچه " تبدیل شدم.
    فصل دلچسپتان اما فصل حرص خوردنتان بود که من با قهقهه میخواندم.دلسوزی را در بند بند آن فصل به استعاره کشیده بودید و این شمارا از دیگر کتاب ها متمایز میکرد.
    وقتی به اینجارسیدم به همینجا که اندکی طعم پختگی میدهم، ندیدنتان در کلاس ادبیات را با یک علامت تعجب دیدم و آن را بلند خواندم اما نشنیدید؛ به عمد هم نشنیدید.آنجا بود که فهمیدم من شمارا نمی نویسم من فقط و فقط می خوانم.
    در این نیمه شب تاریک شمعی که سه سالی بود روشن کرده بودم رو به خاموشی است.من شمارا تار میبینم.شما از آن کتاب هایی بودید که دیر تمام میشوند. تمرکز میخواهند اما دیگر زمانی نمانده. چشمانم برای دیدنتان سویی ندارد. زمزمه ام را فریاد میزنم تا بشنوید: یاد باد آن روزگاران یاد باد!

    نویسنده:مریم رنج روزی
    دبیر:خانم خردخورد
    دبیرستان حاج عبدالهادی هرنگ/هرمزگان،بستک

  • ۱ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم نامه نگاری با موضوع نامه به پدر

    نگارش دوازدهم نامه نگاری

    موضوع: نامه به پدر

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    وقتی به کلمه پدر می اندیشم ناخود آگاه سختی های یک پدر به ذهنم خطور میڪند،پدری ڪه سال ها سال با سختی های روزگار دست و پنجه نرم ڪرده تا مبادا کمی برای تو وجود داشته باشد.

    ڪلمه پدر که میگویی فقط یک کلمه نیست ،میتوانی مزه ی عشق و مهربانی را روی زبانت احساس کنی ، انگار خدا تمام زیبایی ها، فداکاری ها، عشق و محبت ها را فقط در یک ڪلمه نهاده آن پدر است . پدر مانند یک قهرمان برای دختر، پدر یعنی شعر بلند عاشقانه ، پدر یعنی بهترین تکیه گاه تنهایی.[enshay.blog.ir]
    ای پدرم، موهای سپیدت یک دنیا خرابم میکند و آن زانوهایت ڪه هرشب از درد برایشان آواز سر میدهی برایم دردمند است . آخر ای پدر تورا به چه مانند کنم که زیبا ترین تعریف برای تو باشد. اما میدانم آنقدر از روزگار فلک زده ، زخم خورده ای که جبران کردن آنها کار دشواری است.
    پدرم آنگاه که معلم ، درس بابا نان داد را برایم خواند فهمیدم که نان دادن همان زندگی دادن است و نان دادن تو همان عشق اوست.
    چه خوب است هر روز تو را دیدن، هر روز تو را شنیدن ، درعشق تو ، در قلب تو جاری بودن .
    قهرمان من ، میدانی دست هایم را خیلی دوست دارم زیرا یادآور دست های پینه بسته ی توست ، زخم هایی که شاید هرکدامشان برای آرامشم بریده شده اند ، پدرم میگویی خسته نیستی اما خسته ای ، خسته ! خسته ! کوه دردی اما دم نمیزنی ، پدرم مبادا ریزش کنی ڪه اگر ریزش کنی اولین کسی ڪه به زیر آوار خواهد رفت منم .
    ای رستم شاهنامه ی زندگی من ، تورا در اوج خلوت و تنهایی ام صدا میکنم چون تورا اینگونه معنا کردم : پدر یعنی نفس ، یعنی صداقت / پدر یعنی ستون صبر و طاقت / پدر یعنی شکوهی جاودانه ، پدر یعنی نخستین عاشقانه ...
    میدانی سالهاست به دوست داشتن تو آرامم ، ای همه هستی من...

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری با موضوع نامه ای به امام زمان (عج)

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری

    موضوع نامه ای به امام زمان (عج)

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    سلام به آخرین یادگار عشق مصطفی!

    از عشق تو بیتاب شدم؛
    شب و روزم،
    خورد و خوراکم،
    سخنم،
    خلاصه همه وجودم در انتظار توست...

    گویی چون تشنه ای به دنبال آب میروم، میروم، میروم....

    بازهم جمعه می آید؛
    و من در انتظار معشوق درون مسجد جمکران دخیل می‌بندم؛
    به امید رسیدن بوی پیراهن یوسف در انتظارم...

    یک جمعه دیگر غروب شد،
    اما نیامدی...[enshay.blog.ir]

    این معشوق،
    دیوانه وار در انتظار آمدنت است؛
    پس زودتر
    بیا، بیا، بیا....

    نویسنده: محمد عرفانی
    دبیرستان غیرانتفاعی ایمان ۵ مشهد
    دبیر: ایمان خان لار

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم نامه نگاری با موضوع نامه ای به مادر

    نگارش دوازدهم نامه نگاری

    موضوع: نامه ای به مادر

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    مادرم فردا که زهرا پا به محشر می دهد، درصف خدمتگذرانش تو را جا میدهد ، بازم مرام مادری را پیشه گیر جان زهرا پیش مولا دست ما را هم بگیر ...
    مادر : یک صفت ، توصیف نشدنی است پر از معنای بی انتها ، پر از عشق ، پر از زحمت و مهربانی. مادرم دستانت را هیچ وقت از دستانم رها نکن که دق می کنم . نکند روزی شود که رویت را از من برگردانی و من بمانم و یک دنیا آوارگی ، تو برایم دنیایی، همچون بزرگ و همچون کوچک.[enshay.blog.ir]
    تو را دوست دارم ، بهترین اتفاق هر روز من ، چشمان عسلی ات همانند مرواریدی درخشان می ماند که اسیر نمی شدم از دیدنشان . .
    نمی دانم چگونه تشکر کنم ، راستش آنقدر ذهنم از تشکراتی که باید کنیم پر است که قلمم حرکت نمی کند مختصر می گویم و تمام : تو را با دنیا عوض نمیکنم جانان من

    نویسنده: الهام یوسف پور
    دبیر: خانم سمیه روحی مله
    استان مازندران، ساری
    هنرستان غیر دولتی خضرا

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نامه نگاری نگارش دوازدهم با موضوع نامه ای به زندگی

    نامه نگاری نگارش دوازدهم

    موضوع: نامه ای به زندگی

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    به نام خدا
    سلام برتوزندگی قشنگم
    به تعبیرمن تو یک گل صدبرگی که هرروزیکی ازبرگ هایش توسط من پشت سرگذاشته میشود!....
    می دانم از بس سخت گیروگاهی اوقات نامهربان بوده ای که خیلی ها دیدگاه مرافقط پاچه خواری می شمارند!
    توزیبا ولبریز از هیجانی ومن از میان تمام تنش هالبخند را از تو به یادگار گرفته ام....طبق قولی که به تو داده بودم،مدت ها پیش شادی رامیهمان همیشگی قلبم کردم وبایک فنجان لبریز از حس خوب زندگی پذیرایش شدم.
    راستش را بخواهی نامه نوشتن برای معلمی همچون تو سخت است....تو فلسفه پاییز را برای خیلی ها خزان تعبیر کردی اما برای من عشق معنایش کردی وگفتی که تمام پاییزهافرصت مؤکدساختن میثاق است!
    تویک معلم سخت گیر هستی که بیشتر اوقات اخم میکند....می دانم اگر دست روی دست بگذارم،هیچگاه مرواریدهای درخشانت از صدف دهانت به من چشمک نخواهد زد؛بنابراین رسم پذیرایی ازتقدیررا کنارمی گذارم و اخم و تخم کسی را نمی پذیرم....من خودم تورا به خنده وا میدارم!
    من از تو چیزهای ارزشمندی یاد گرفتم،یادت می آید،به من گفته بودی انسان آنقدر قدرتمند نیست که بتواند همه چیزراخودش انتخاب کند وآنقدر هم ضعیف نیست که در قیدوبنددین وملیت قرار بگیرد؛قطعا انسان بودن وانسان ماندن بسیار مهم است![enshay.blog.ir]
    آغوش تو پر بود از همه چیز،بدی،خوبی،عشق،غم،ناامیدی و امید....اما من از همان اول اول چیزهایی را که بیشتر برازنده ام بود ،برگزیدم....خوبی و امید...راستی به پاکی شکوفه های بی گناه بنفشه هایم سوگند که سعی می کنم همیشه قاصدک های امید رقص کنان سلامم
    را به خوبی ها برسانند!
    تا یادم نرفته بگویم....عشق را هم نگهدار شاید روزی به سراغش آمدم!
    خوشحالم که حرف های مرا خیال بافی نمی پنداری!
    به من گفته بودند نباید دلبری کنم؛گفته بودند عشوه بد است،سنگین باش! اما این رانگفته بودند،برای اینکه لبخندت را ببینم باید دلبری کنم....من این قانون ها را....البته ،نه....این گفتن ها را شکسته ام،من برای تو عشوه گر شده ام و قول میدهم دلت را ببرم!
    زندگی من....تو یک معلم بی نظیری!
    شاگرد کوچکت....فرزانه

    نویسنده: فرزانه عزیزی،
    ارومیه، نازلو
    دبیر: خانم حسین نام

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری با موضوع نامه ای به وزیر علوم

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری

    موضوع: نامه ای به وزیر علوم

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    سلام
    جناب آقای وزیر
    امیدوارم حالتان خوب باشد. اما حال من اصلا خوب نیست.استرس سراسر وجودم را لبریز کرده است. انگشتان دستم از شدت نوشتن جزوه ، خلاصه نویسی و زدن تست های جور واجور ورم کرده اند.
    دبستان که بودم وقتی کسی می گفت:دبیرستان سخت است ،دعوایش می کردم به آن شخص می گفتم :دوست عزیز تو فقط کتاب را در دستت گرفتی و درس می خوانی. بیا منو ببین چقدر معلم به من جمله سازی داده آخه ،حقم با من بود چون من فکر می کردم درس خواندن نوشتن با عدد و حروف از یک تا سیصد و جمله سازی است. وبرای اینها هم ساعت ها وقت می گذاشتم زیرا دستانم یاری نمی کردند . اما حال من باید کتابهای هزاران صفحه ای را ورق بزنم.
    گاهی از فرط خستگی اعصابم به شدت خراب می شود. گاهی گریه و جیغ و داد می کشم.
    آقای وزیر فکر نکنید که خدایی نکرده من دیوانه هستم . اما من زیر بار فشار بسیار سختی هستم. من نوجوانی هفده-هجده ساله هستم که باید به جای گذراندن روز های زیبا وآموزش مهارتی سود مند پای کتابهای هزاران صفحه ای بنشینم، که اغلب اصلا برایم سودمند نیستند.
    آقای وزیر من همانم که به جای اینکه قلبم پر از امید واری، دوست داشتن و نشاط جوانی باشد ؛پر از دلهره ،ترس از آینده و اضطراب است
    آقای وزیر گاهی قدرت این کتابها و کنکور خیلی قوی تر از توان جیب پدرم است .
    آقای وزیر وای به حال روزی که من خرید کتابی را از پدرم درخواست کنم صدای شکستن مهره های کمرش را احساس می
    کنم .
    آقای وزیر پس بهتر نیست به جای برگزاری چنین آزمون رعب آوری که چیزی جز استرس برای دانش آموزان و هزینه های گزاف برای خانواده ها در این شرایط سخت افتصادی ندارد . یک آزمون مهارتی از استعداد های دانش آموزان برگزار کنید .و گزینش دانش آموزان را بر حسب سوابق تحصیلی آنها قرار دهید .
    جناب دکتر،سخت است زمین خوردن های پی در پی بعد از ساعتها تلاش و بی خوابی ،اینها به جای اینکه تو را به هدفت نزدیکتر کنند، دور ترت می کنند.[enshay.blog.ir]
    آقای دکتر ،من می دانم که شاید جمله ی من اشتباه باشد اما بعضی از دانش آموزان پس از تلاش بسیار با شکست در آزمون کنکور بسیار افسرده می شوند و گاهی نیز ترک تحصیل میکنند. چون توانایی مقابله با سختی را ندارند.
    پس لااقل بخاطر اینها هم که شده کمی فکر کنید.
    به هر حال ما جوانان آینده ساز این مرز و بوم هستیم.
    باتشکر

    نویسنده: رقیه نیسی
    دبیرستان حضرت معصومه (2)
    دبیر سرکار خانم حاج سردار
    خوزستان، اهواز

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری

    موضوع: نامه ای به وزیر علوم

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    به نام یکتای هستی بخش!
    با عرض سلام واحترام فراوان خدمت جنابعالی وزیر محترم وخبره ی علوم واطلاعات ضمن تشکر و قدردانی، از زحمات بی دریغتان از شما خواهشمندم که باکمال امتنان چندی از وقت گرانمایه تان را صرف مطالعه ی این نثر گله مند بفرمائید.
    عرضم به خدمت شما در رابطه با آزمون سرنوشت ساز کنکور ،من خودم به شخصه با این آزمون مخالفتی ندارم البته اگر با عدالت برگزار شود.ولی این عادلانه نیست که یک دانش آموز باتمام مشقت هایی که در دوران تحصیل متحمل می شود وهمچنین دوازده سال از عمر گران مایه اش در یک آزمون خلاصه شود.آیا تا به حال به دانش آموزی که باتمام توان تلاش کرده، وبا موفقیت هایش انبوهی از توقعات وانتظارات را بر گرده ی خود نهاده ودرپایان به هدفش نمی رسد فکر کرده اید؟...دراین لحضه ی غم بار اوست که می ماند،با راه رفته ای که به مقصد نرسیده ،با رنج کشیده ای که حاصلش گنج نبوده ،[enshay.blog.ir]
    امیدی که ثمره اش آینده ی روشن نبوده، چه تناقض های شکنجه آوری !!!!
    آیا تا به حال به حال دل او اندیشیده اید ؟؟ او که از چیزی فروگذار نکرده ولی باید در رسته ی بازندگان باشد،بااینکه در تمام خوشی ها وناخوشی های زندگی طلب علم را کنار نگذاشته ولی باید نزد خانواده اش خجل مند باشد؛وبا زبانی که از شرمندگی قفل شده به آنها بگوید ،این همه هزینه ی کمر شکن را بر شما متحمل کردم وحالا شما نیز همراه من با
    وجود تمام آرزوهایتان ، برای رسیدن من به قله ی موفقیت ،نرسیده ای باشید که نام تقدیر را بر این اتفاق شوم بر می گزیند.
    مطمئنم حالا که به اینجا رسیدید با خود می گویید ما نیز کنکور داده ایم ولی موفق شده ایم ،ولی آیا شرایط شما نیز این چنین بود؟
    آیا شما را موش آزمایشگاهی خطاب می کردند.دانش آموزی که تنها جرمش اولین قربانی طرح آموزش شش سه سه می باشد؛ که هر سال انبوهی از اشتباهات نویسندگی وآموزشی به ذهن او تحمیل می شودسپس درسال آینده خیلی ساده رفع می شوند.
    برایتان از کتاب های آموزشی می گویم که مطالب کتاب را بر حسب پی پی ام بیان می کنند یعنی دقیقا ده به توان شش برابرمی شودودر این وضعیت نهایت دلسوزی شما این است"کتوب تستی وآزمون های آزمایشی نظام آموزشی را از هدف آن دور کرده است از آنها فاصله بگیرید".آیا می شود بدون یادگیری فنون تست زنی رتبه ی تک رقمی شد؛فنونی که فقط در کلاس های کنکوری می توان آنها را یافت ،کلاسهایی که هزینه اش می تواند معادل داشته ونداشته ی یک پدر باشد که نزد فرزندش شرمسارمی شود.
    بااین اوصاف دانش آموزی فرهیخته قبول می شودآن هم مهندسی خاک شاید هم آبیاری گیاهان دریایی و رشته های بسیاری که به هیچ عنوان بازار کاری برای آنهادرکشور یافت نمی شودوحالاباتمام تلاش هایش باید بعد ازتحصیل وگرفتن مدرک این رابفهمدومدرک خود را در کوزه گذاشته وآبش را بخورد.
    و درپایان ازدانش آموختگانی می گویم که به علت مردود شدن درکنکور رویا هایشان را زنده به گور می کنند،رویا هایی که می توانست نجات دهنده ی کشور از دردهای بسیاری باشد ؛دریغ ازکوچکترین دلسوزی ازسوی مسئولین،وآنها فقط به خاطر اینکه به هدفشان نرسیده اند شمع رویا هایشان راقبل از اینکه سرمادیده ای راگرما بخشد یا با روشنایی اش در تاریکی فرورفته ای رانجات دهد به همین راحتی خاموش میکنند؛ زیرا از کنکور برای خود غول بی شاخ ودمی ساخته اند که نمی توان آنرا شکست داد.
    از شما خواهشمندم که نگذارید دانش آموزی که هدفش پزشک شدن ودرمانگر شدن برای درد های بیماران است دراین راه به دردمندی لاعلاج تبدیل شود.

    دبیرستان فرزانگان فامنین
    استان همدان
    نویسنده: زهرا یارمحمدی
    دبیر: خانم مینا انداوه

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

    مطالب مرتبط:

    نامه نگاری با موضوع نامه به وزیر علوم و فناوری در مورد کنکور

  • ۱۸ نظر
    • انشاء

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری با موضوع نامه ای به دبیر ریاضی ام

    نگارش دوازدهم درس چهارم نامه نگاری

    موضوع: نامه ای به دبیر ریاضی ام

    موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

    سلام به تو ای انتهای نامتناهی ترین مجموعه های جبر دنیا.
    اکنون بدون نوشتن حکم و فرض یا استدلال و اثباتی برای حرفهایم با تو،آنچه در دل و سر ای دلم هست برایت باز گو میکنم.
    شاید ندانی ولی همیشه برای من جالب و شگفت آور بوده که چگونه یک نفر میتواند در عمق فضای خشک و خفقانِ فرمولهای ریاضی لبخند بر لبان از ترس بسته ی دانش آموزان بیاورد.[enshay.blog.ir]
    شاید من با شش دست و پای عنکبوتیم برایت نامه می نویسم بعد از اینکه به ما گفتی :اگر این روابط را نفهمیدید عنکبوت شوید.ولی من و همان شش دست و پای عنکبوتی ام عاشق آن پاچه های گشاد و نگاه نافذت هستیم وقتی وارد کلاس میشوی.
    وقتی درکلاس هستی و میپرسی: همه این درس را متوجه شدندیا نه؟ عاشق آن توضیحات. دوباره ات هستم که میگویی برای خودت است.
    یا آن وقتها که میگویی با خودت حرف میزنی درحالی که برای ما که برای بار صدم نفهمیده ایم ،حرف میزدی.
    میدانم نیمه های کلاس ،اگرکلاس را برانداز کنی،چه میبینی،
    چهره‌هایی با موهای به شانه شدگی و مرتبی موهای انیشتین، وبا چشمهایی مانند چشمان یک دورگه چینی_ ژاپنی و دهانهایی با شعاع همان دایره هایی که وقتی از تصحیح برگه های امتحانی میپرسیم دور خودت میکشی،همان وقت ها که میگویی به شعاع سیصد متری ات نزدیک نشویم.
    واز همه اینها که بگذریم،عاشق آن بیست وپنج صدم هایی هستم که در برگه های امتحان از ما کم میکنی که وقتی به خودمان می آییم به ناگاه با پنج نمره کم شده مواجه می‌شویم.
    ودر آخر میخواهم صورت مسئله‌ی همه اینها را با شیشه پاک کن، پاک کنم ، اعتراف کنم و بگویم با اینکه تیره عنکبوتهای دانش آموز ،هشت چشم دارند، بعید میدانم سرجلسه درس حتی یکی از چشمهایم متوجه درس شده باشند.
    دوست دارت،شاگرد عنکبوت شده ی همیشه خنگ تو

    نویسنده: فاطمه فتحی
    نمونه دولتی خرم از اصفهان

    دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

  • ۰ نظر
    • انشاء