موضوع انشا: چهره ی شهر هنگام صبح (عینی)

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

درهنگام سپیده دم پنجره ی اتاقم را که به سوی خیابان بود گشودم.نسیم خنکی درحال وزیدن بود و درختان کاج وبیدمجنون رابا آوایی دل انگیز تکان میداد.بهار بود و زیبایی وجلوه های خاص خودرا داشت.شهر در آامشی بی سابقه غرق بود؛گویی کسی در شهر زندگی نمی کرد.چلچله ی خوش بلبلان بود وبس،همین هم برای آرامش روح بشر بسنده میکرد.خیابان ها خالی از اجتماعات مردم نبود به عبارت دیگر پرنده هم در خیابان پر نمیزد.صدای گوش خراش بوق ماشین هاکجا واین آرامش کجا؟آسمان نیلگون صبح بیش از پیش زیبا به نظر می رسید .دسته ای از پرنده های مهاجر در آسمان دیده می شد‌.درباغچه ی کنار مغازه ی مش عباس غنچه های گل رز،مریم،نرگس بارنگ های قرمز،زرد،صورتی وآبی جلوه ی خاصی را به شهر داده بود.دست دعا به سوی آسمان بالا بردم واز خداوند منان به خاطر زیبایی ها ونعمت های چشمگیرش شکرگزاری کردم.

دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

موضوع انشا: شهر در هنگام صبح

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

به نام خداوند بزرگ، خدایی که در بزرگی و جلال بی‌همتاست. امروز سپیده‌دم از خواب بیدار شدم. در اتاقم پنجره‌ای است رو به خیابان که اکثر روزها به‌خاطر سروصدای زیاد و آلودگی هوا بسته است. ناگاه با خودم گفتم پنجره را باز کنم تا چهرهٔ شهر را به‌هنگام سپیده‌دم نظاره کنم. شهری که همیشه شلوغ است.
پرسروصدا، از بالا که بنگری انسان‌های زیادی را می‌بینی که همانند ربات‌های فعال در حال حرکت‌اند. هرکس پی کار و مشغلهٔ روزانهٔ خود است. چه‌قدر شهر شلوغ است و هوای آن غیر‌قابل‌تحمل!
اما در این هنگام چه‌قدر چهرهٔ شهر آرام بود! نه سروصدایی، نه بوقی، نه فریادی، اصلاً کسی را در خیابان‌های اطراف نمی‌بینی. چه‌قدر هوا بهتر از هوای روز است! چه‌قدر آسمان صاف‌تر از آسمان صبح است! به‌غیر از صدای پرندگانی که در آسمان در حال پروازند، چیزی نمی‌شنوی!
چه‌قدر چهرهٔ شهر این‌گونه زیباست! هرچه می‌بینی سکوت است و آرامش. گویی شهر هم در خواب است. خبری از شلوغی و صدا نیست. باورم نمی‌شود که تا چند ساعت دیگر که خورشیدِ زیبا از پشت کوه درآید و صبح آغاز شود این چهرهٔ آرام جای خود را به شهری پرسروصدا، پر از انسان‌های جورواجور که هر کدام پی کار و رفع مشکلات خود هستند می‌رود. امیدوارم هوای شهر همیشه پاک باشد و آسمانش آبی!