نگارش دهم جانشین سازی

موضوع: برج میلاد

انشا - انشا نویسی - انشا چه بنویسم - انشاء - انشای آماده - نمونه انشاء - نوشتن انشا - نگارش - نگارش دهم - نگارش دهم درس پنجم 5 - انشا با موضوع برج میلاد

چشم هایم را از هم گشودم. فضای همیشگی که هر روز مهمان چشمانم بود را نمی دیدم. چندبار پلک زدم...
اما باز هم تغییری به چشم نیامد.
گمان می‌کنم چشمانم ضعیف شده اما چقدر سخت است ندیدن زیبایی ها.
در دلم از حرف های خودم خنده ام می گیرد.
تهرانِ ایران ، زیبایی چشمگیری داشت که در دل این غول های بزرگ گم گشته بود و ضعیف به چشم می آمد.
چند ساعتی صبر کردم بلکه آن زیبایی خفته مثل هرروز روبه روی چشمانم ظاهر شود. اما این چند ساعت ، به چند روز موکول شد،هرچه پیش می رفت ؛ تاریِ دیدم بیشتر می‌شد.
نمی‌دانستم ماجرا از چه قرار است، چشمانم مقصر است یا مردم و این غول ها.
می‌دانستم مقصر چشمانم نیست آخَر نَشِنیده بودم تاریِ دید بر ریه ها هم تاثیر بگذارد و نفس کشیدن را برایم دشوار کند.
حال قدر این دوست وفادار را می‌دانم، او همیشه همراه زندگی من بود و کاش قدر این نفس هارا پیش تر می‌دانستم.
روزها می‌گذشت، آرزوی دیدن و نفس کشیدن بر دلم مانده بود.
دلم مانند هوایش گرفته شده بود و تیره و تار.
این تهران من بود. تهرانی که من پادشاهش بودم. تهرانی که سالها قلمرو قدرت من بود و ویرانی اش خواب را از چشمانم دزدیده بود، حال محو شده...
تیره شده...
درست مانند هوای دل من که روز ها با او زندگی کردم...!!

نویسنده: مژده_غلامی
هنرستان طوبی، دهم حسابداری.
شهرستان ملارد.
دبیر: خانم کوچکی