موضوع انشا: بیست سال آینده

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا - enshay.blog.ir
بعضی وقت ها فکر میکنم زندگی مانند یک فیلم است یکدفعه روی صفحه ی نمایش سیاه میشود و یک متن کوتاه نمایان میشود (بیست سال بعد) بیشتر افراد زندگی خوش و خرمی خواهند داشت ولی اینگونه نیست، افراد منفی مسئولیت کارهایی را که کرده اند را نمیپذیرند، از جمله کار هایی چون ، نداشتن آب، تمام شدن انرژی و نعمت های خدا دادی ،خسارت های شهری... [enshay.blog.ir]
اگر راستش را بخواهید همه مقصریم، تک تک مردم دنیا فرقی نمیکند سفید باشیم یا سیاه عرب باشیم یا عجم همه مقصریم تو ، تو ، حتی من،هر چقدرم انکار کنیم همه مقصریم . ولی این اخر ماجرا نیست ، کودکانمان از ما نخواهد پرسید :( چرا زمین اینگونه است؟ آیازمانی آب فراوان بوده است؟یعنی ما ایرانیان انرژی هایی طبیعی چون؛معادن ، آبشارها،چاه های نفت خیز،شهر هایی آباد و زیبا داشته ایم که مردم جهان به داشتن انها غبطه می خوردند؟پس چرا شما درست استفاده و مصرف نکرده اید؟) دوستان عزیز لطفا چشمتان را با سه شماره من ببندید. ....
اینبار هم به بیست سال بعد امده ایم. اینجا از همه رنگ و نقش و طرح میتوان دید . مردمان مهربان و خوش زبان هستند. آب فراوان و نعمت هایمان ده برابر شده است. کودکانمان بخاطر امانت داری از شما تشکر میکند . اری سرنوشت در دستان شماست. همان دستانی که به Hنها خیره شده اید. با همین دستان میتوانید اینده را از این رو به آن رو کنید. ولی واقعا بیست سال دگر چگونه است؟

دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

موضوع انشا: بیست سال آینده

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

در کلاس نشسته بودیم قرار بود معلم موضوع انشای این هفته را معلوم کند
در این فرصت با یک دیگر حرف میزدیم
با صدای معلم که گفت:۲۰ سال آینده بقیه اش رو که هم نشنیدم.....
زبانم لال شد
بله 'موضوع انشا معلوم شد (۲۰سال اینده)
ان لحضه ترس وجودم را میگزید
این کلمه ی وحشی به تمام وجودم رخنه کرد
فکرش هم برایم سخت بود وقتی به عمق این کلمه مینگریستم تا مغزاستخوانم سوت میکشید.......
یعنی من از ۲۰ سال آینده در چه شرایطی هستم؟
همین حالا افسوس روز هایی را که بیهوده گذرانده ام می خورم چه برسد به ۲۰ سال اینده؟
و اما ۲۰ سال اینده؛
شاید آن روز جلوی اینه می ایستم و اولین تار موی سفیدم با میجویم
شاید کودکم را با عشق در آغوش میگیرم و موهایش را نوازش میکنم
شاید یک پزشک موفق هستم و به مراجعینم با دقت تمام رسیدگی میکنم
شاید در آن لحضه در کنار دریا قدم میزنم و به موسیقی طبیعت گوش فرا می دهم
چقدر ۲۰ سال آینده با این خصوصیات زیباست ...
اما.....
اما اگر آینده ای در تاریکی مطلق داشتم چه؟
نه.. نه..
اصلا نمی خواهم بزرگ تر شوم
فکر میکنم این ست بهترین سن زندگیم است

البته نمی خواهم با آینده ی رو در رویم هم در جنگ باشم یا کاری کنم که در باتلاق گرفتاری فرو بروم
افرادی را می شناسم که انقدرباروزهای نوجوانیشان در نبرد بوده اند که دوره ی جوانی خودرا به راحتی تباه کردند
کاش این مردم مفهوم آینده را درک میکردند‼️اصلا میدانند که آینده ای هم هست‼️اصلا میدانند که ماهم هستیم‼️
من می ترسم...
آیا این آدم های بی وجود که ممکن است خود ما باشیم فکری به حال آینده می کنند؟
اصلا آینده ی روشنی برای ما وجود دارد؟
یا در تاریکی مطلق مثل یک روح سرگردان فقط می چرخیم؟

آبی هوای پاکی تکه کاغذینوری یا اصلا تکه نانی برای ما باقی می ماند؟
واقعا چه خواهد شد؟
از روی دیگر به ۲۰ سال اینده می نگرم.......
مهربانی و صلح تمام کشورمان را پر کرده...
بعد از گوشزد کردن کم بود اب آمار استفاده ی بیهوده از آن بسیار بسیار و بسیار کاهش یافته...
روشنایی تمام جهان را پرکرده و کمبود شغل ریشه کن شده و به حمدال...بیشتر افراد مشغول هستند...
کمک به افراد بی بضاعت رایج شده....
و...
بحث بحث مهمی است که در ۲۰ سال آینده چه خواهد شد؟
بیهوده که نمی گویم
این ما هستیم که قرار است ۲۰ سال آینده را بسازیم...
البته ساختن به معنای واقعی...
همیشه عشق باشد همیشه برکت